Translate

دوشنبه، بهمن ۱۰، ۱۳۹۰

سعید سلطانپور در برنامه را ه حل طرح مشکل 3 نفر در ارتباط با برخی از صرافی ها ی تورنتو


http://youtu.be/LieOMf4n5mM لینک یو تیوب 

ای میل های رسیده
اقا مرتضی مانند همیشه به من لطف داشتند و ای میل در مورد گلشیفته فرستاده اند.
خانمی در مورد سرقت دزدان بعد از اینکه از یک صرافی پول گرفتند . 24 نوامبر 2011
توصیه به صرافان که لطفا در زمینه های ایمنی بیشتر مشتریان را آگاه کنند.
البته این خانم که هم اسمشان را دادند و هم تلفنشان را اتهاماتی را هم د رمورد یک کارمند یک صرافی می زدند که با توجه به اینکه هنوز پلیس موفق به دستگیر ی سارقان نشده است تنها باعث دل چرکی و عدم اعتماد می شود  در یک موردی صرافی امده داخل ماشین پول را داخل پاکت به دست مشتری داده است .

در این شرایط تمام رعایت ایمنی و شغلی خودتان را رعایت کنید . 
 پیام تلفنی خانمی که می گویند صرافی بهش با تاخیر پول  داده است
اقا مصطفی هنوز 10 هزار دلار پول خودشان را که روز 29 دسامبر به صرافی داده اند که فعلا پسر صاحب این صرافی قدیمی تورنتو انجا را مدیریت می کند از تحویل این پول د رایران خودداری کرده اند .
سعید سلطانپور در برنامه را ه حل طرح مشکل 3 نفر در ارتباط با  برخی از صرافی ها ی تورنتو
یکشنبه 29 ژانویه 2012
ُSaeed Soltanpour On late payment by  a few exchange in Toronto

کاوس صوفی در استانه اخراج از کانادا - افزایش اخراجی ها



لینک ویدیویی برنامه 
  

برنامه را با کمپین اخراج کاوس  صوفی آغاز می کنیم  که حکم اخراج وی توسط اداره مهاجرت کانادا صادر شده است . وی که در6 مین روز اعتصاب غذا به سر می برد . به گفته کیومرت برادرش ، کاوس با خطر شکنجه ومرگ درایران روبرو است .  وی در  2004 ویزای دانشجویی به کانادا امده است . تقاضای پناهندگی وی رد شده است و وی قرار است در ظرف 10 روز اینده به ایران اخراج شود  www.kavoos.org

 دولت کانادا در ماه دسامبر فرزاد ادیب تهرانی را بعد از 13 سال به ایران بازگرداند
همچنین خانم فاطمه طالب سریعه که 4 سال پیش از آلمان به کانادا آمده است نیز در زندان اداره مهاجرت در میلتون بازداشت است و قرار است 4 فوریه دادگاهی برای وی تشکیل شود
این در حالی است که در حدود 7 هزار مجرم در کانادا فراری هستند
لیون  بعد از 16 سال به جرم اتهام در قتل عام مردم رواندا به ان کشور بازگردانده شد.
Leon Mugesera ماگیسرا

گوین چارلز در هافتینگتن پست کانادا می نویسد که سیستم پناهندگی کانادا بایستی تغییر کند .  کشورهایی که خطر اعدام وجود دارد بایستی از همان اول در نظر گرفته شود که پروند ه ها وارد پروسه هزینه بر و طولانی نشود .
ایکاش نهادهایی درست شود که با کمک سرما یه های ایرانی و با کمک داوطلبان و وکلای جوان ، سرمایه ای درست شود که ایرانی ها هم بتوانند مانند مسلمانان گروه اسماعیلیه با حمایت مالی کامیونیتی به کانادا بیایند . برایشان شغل و کار فراهم کنند . التبه این دو طرفه است . مثلا اگر  اعضای کامیونیتی را به یک مشاور املاک
معرفی می کنند در موقع برگشت هم آن مشاور املاک پول زیادی را به ان صندوق واریز می کند که بتوانند پروژه های اقتصادی و مهاجرتی را دنبال کنند . که این قد رشاهد اخراج ها و هزینه هایی که افراد می کنند تا به صورت غیر قانونی به کانادا وارد شوند . د رحالی که با سیاست درست مطالعاتی و راهبردی می شود این پروژه را حداقل به صورت امتحانی در مورد دانشجویانی مانند کاوس که در اینجا درس خواند ه اند  پیاد ه کرد . همه ازاین طرحها متنفع می شوند .

ایکاش بجای این افراد کسانی مانند محمود خاوری  را اخراج می کردند .
به گزارش بازتاب، امیر منصور اریا گفته است
  
دومیلیون دلار به حساب محمود خاور ی  در کانادر ریخته شده است . 
خاوری در قراردادی  به بانک ملی دستور داده بود تا چند هزار نسخه روزنامه راه مردم  را بخرند
خیلی جالب است راه مردم روزنامه حزب توده بود!!

شنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۹۰

فقدان درایت سیاسی به نفع کامیونیتی ما نیست

فقدان درایت سیاسی ( رضا مریدی - نماینده لیبرال ریچموندهیل )  به نفع کامیونیتی ما نیست 

سعیدسلطانپور 


روز یکشنبه 22 ژانویه 5 تن از اعضای جامعه ایرانی کانادایی انتاریو، زوایای مختلف تحریم ها را به زبان انگلیسی بررسی کردند. این جلسه شروع خوبی برای فعال تر کردن و مشارکت کامیونیتی ایرانی بود که توسط کنگره ایرانیان کانادا انجام شد.
رامین جهانبگلو فیلسوف پیرو مکتب عدم خشونت، حسن یاری استاد دانشگاه نظامی کینکستون، علی احساسی، شهروز کاوه و دیوید موسوی ( هر سه وکلای جوان ) نظرات کارشناسی خود را در مورد تحریم ها بیان کردند.

همه این شرکت کنندگان به درستی مرزبندی با حاکمیت رژیم استبدادی ایران داشته و به نقض حقوق بشردر ایران اعتراض داشتند. دکتر رامین جهانبگلو خود یک قربانی نقض حقوق بشر بود که مدتی را در زندانهای انفرادی ایران در بازداشت بسر برده است.
یکی ازمهمانان جلسه که آخرین سخنران جلسه هم بود رضا مریدی نماینده لیبرال ریچموندهیل در مجلس انتاریو بود که بر خلاف دیگر سخنرانان به فارسی صحبت کرد سخنرانی ایشان سوالات بسیاری را برای حاضران و اعضای کامیونیتی ایرانی ایجاد نمود که امید است ایشان برای روشن شدن ابهامات، توضیحات شان را ارائه نمایند.

1- آیا دلیل بخصوصی وجود دارد که ایشان در زمان موضعگیری موافق شان با تحریم ها ( که به گفته دکتر حسن یاری مرحله قبل از حمله نظامی ست )، برخلاف روند جلسه، هیچگاه به زبان انگلیسی

سخنرانی نکرده اند؟ بویژه آنکه این موضوع فراتر از کامیونیتی ایرانی در انتاریو و کانادا است.


2- تحریم ها علیه رژیم ایران، با تحریم های افریقای جنوبی و برمه، نه شباهت موضوعی، نه تاریخی و نه سیاسی دارد. تحریم ها در آفریقای جنوبی برای پذیرش حق انسانی و پایان تبعیض نژادی اقلیت سفید پوست بر اکثریت 80 درصدی سیاه پوست اجرا شد. رژیم نژاد پرستی که از سال 1948 تا 1994 بر سرکار بود و با سیاهان مانند حیوانات رفتار می کرد هیچ قرابتی با شرایط کنونی ایران ندارد. بعلاوه هیچگاه در اهداف این تحریم ها حمله نظامی منظور نبوده است. این در حالی است که در سال 1984 دولت امریکا تحریم های اقتصادی را پس از مقاومتی 34 ساله درمورد دولت سفید پوست تصویب کرد. نژاد پرستان افریقای جنوبی نیز هیچ کدام از بعنوان جنایت علیه بشریت، کشتار و شکنجه دستگیر ومحاکمه نشدند. اکنون نیز سفید پوستان همچنان قدرت اقتصادی در کشور هستند و هنوز حداقل 3 پست وزارت در دست سفید پوستان محفوظ باقی مانده است.

در برمه هم تحریم ها خواستار اجازه دادن به مخالفان کمیته نظامیان در برمه ( میانمار ) می باشد برای شرکت در انتخابات طراحی شده و این تحریم ها حدود 20 سال است که به اجرا در آمده است. بعد از آزادی زندانیان سیاسی، روز دوشنبه دولت انگلیس و
اتحادیه اروپا، فقط کمی از تحریم ها را کاستند. هر چند مارک فارمنر از کمپین برمه در انگلیس می گوید هنوز قوانینی که به موجب آن زندانیان دستگیر شده اند، کاملا برجاست.
نکته نامشخص و متناقض در این رابطه آنست که اگر رژیم ایران، پروژه دانش اتمی و به قول غرب ( اهداف نظامی اتمی ) را کنار بگذارد ( با توجه به دو مثال برمه و افریقای جنوبی)، آیا باز هم سران رژیم می توانند با دادن آزادی های مختصری به مردم به حکومت خود ادامه دهند، و یا اینکه هدف اصلی تحریم ها همانا برانداری رژیم ایران است؟آیا اکثریت زیر ستم مردم ایران می توانند با چنین حاکمیتی را بپذیرند . دوگانگی رفتار غرب نشان می دهد


در این نمونه تحریم ها همواره منافع دولتهای خارجی در اولویت قراردارد و نه منافع اکثریت مردم ایران، مردمی که سالهاست نقشی بیش از نظاره گر در اداره ایران را، نداشته و ندارند. استفاده ابزاری از این تحریم ها و تشابه سازی، برای یک شهروند معمولی تحت عنوان ابراز عقیده شاید بتواند توجیه پذیر باشد ولی درمورد یک سیاستمدار، دوگانگی اخلاقی را ترسیم می نماید.


3- کسانی که در کامیونیتی ایرانی-کانادایی نقش دارند می توانند هر نوع موضع گیری داشته باشند اما در مقابل می بایست در آینده از پاسخ گویی نسبت به عواقب آن، طفره نروند. آنان که نقش بزرگتری دارند باید موضع مسئولانه تری بگیرند تا در این شرایط بحران اقتصادی، که فشار زیادی بر اقشاری از کامیونیتی ایرانی

در انتاریو و کانادا بدلیل سیاست های غلط اقتصادی رژیم ایران وارد می شود، در جهت وحدت نسبی و کاهش مشکلات کامیونیتی حرکت کنند نه در جهت شکاف بیشتر کامیونیتی.

همسویی یک سیاستمدار استانی لیبرال با دست راستی ترین محافظه کاران کانادا نظیر آقای نخست وزیر هارپر که بر خلاف منافع تمامی کانادا ( که کشور چندین ملیتی است )، یکسویه در کنار اسرائیل می ایستد ، چه پیامی می تواند برای مردم داشته باشد؟ آیا این موضع وحدت گرایانه است یا تفرقه گرایانه؟


4- بنظر می رسد کامیونیتی ایرانی با همه اعضای خوب و بدش، یک هویت در ترکیب موزائیک کانادا دارد. اکثر ما سالیان درازی است که در این کشور زندگی کرده ایم و احتمالا در اینجا هم حیات را بدرود خواهیم گفت اما منافع کامیونیتی ما در ارتباط با سرزمین اصلی مان، ایران است، که حکومتهای مختلفی را در طول تاریخ بر خود دیده است و علیرغم هم آنها همچنان برپا ایستاده است. مقوله جمهوری اسلامی هم در این منظر، ابدی نخواهد بود ولی نهایتا ایران همچنان خواهد ماند. آیا بهتر نیست که ایرانی سالم داشته باشیم تا ایرانی خونین تر و ویران تر از وضعیت فعلی اش؟ سرنوشت دو کشور ویران همسایه ما عراق و افغانستان نمونه های خوب، مشابه و جامع تری از اهداف تحریمی و اشغالی خارجی ها در منطقه، و آنچه که پس از آن بجا می ماند، به شمار می آیند.
این مطلب در هفته نامه های شهروند - سلام تورنتو و ایران استار به دلیل جند مشت دلار آگهی منتشر نشد 

پنجشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۰

گفت‌وگو با جرالد هورن، مورخ و استاد دانشگاه: بررسی اوباما مستقل از تاریخ آمریکا ممکن نیست! مبارزه برای کاخ سفید در سال انتخابات بخش اول




از راست، سعید سلطانپور و جرالد هورن
 منتشر شده در هفته مونترال 



سوتیترها:

- یکی از دلایل انتخاب شدن اوباما، شوک اقتصادی ناشی از فروپاشی وال‌استریت در سپتامبر 2008 بود.

- در کل جمهوری‌خواهان آشکارا سیاست نژادپرستانه‌ای را در داخل، و درخارج دنبال کرده‌اند.

- قانون اساسی ایالات متحده یک قانون بورژوازی است. البته باید بگویم که این دموکراسی بهتر از فاشیسم است.

- من فردا که به نیویورک می‌روم با اینکه سنم زیاد است باید این احتمال را بدهم که ممکن است توسط پلیس دستگیر شوم زیرا سیاه هستم.




گفت‌وگو با جرالد هورن، مورخ و استاد دانشگاه:

بررسی اوباما مستقل از
تاریخ آمریکا ممکن نیست!

مبارزه برای کاخ سفید در سال انتخابات


بخش اول


سعید سلطانپور
soltanpour@hotmail.com


روز یکشنبه 15 ژانویه 2012 باخبر شدم پروفسور جرالد هورن، Gerald Horne مورخ، نویسنده و استاد دانشگاه از هوستن تگزاس برای رونمایی کتاب جدیدش به تورنتو آمده است. برای انجام یک گفت‌وگوی تلویزیونی به هتل وی رفتیم.
دکتر هورن بسیار پرانرژی و دوستانه به تمام سؤالات درباره وضعیت سیاهان، آزادی بیان، پرزیدنت اوباما و سیاست خارجی توسعه‌طلبانه آمریکا گرفته تا ایران و خاورمیانه و ترور دانشمند اتمی ایران پاسخ داد. از جمله گفت که اخیرا  سه فیلم از ایران دیده که آخرینش «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی است. مصاحبه برای پخش تلویزیونی تهیه شد و نسخه نوشتاری آن را برای خوانندگان «هفته» آماده کردیم. این گفت وگو در دو شماره پی‌درپی «هفته» ارائه خواهد‌شد و گشایش بابی خواهد بود بر سال انتخابات در ایالات متحده آمریکا. امیدورام طی ماه‌های آینده بتوانیم در «هفته» دیدگاه‌های متفاوت را که در جامعه آمریکا در رابطه با انتخابات و کاندیدا‌ها موجود است ارائه دهیم.

دکتر هورن آثار متعددی درباره تاریخ آمریکا و درمزنیه نژادپرستی منتشر کرده که «پایان امپراتوری‌های آفریقایی آمریکایی -2008»؛ «قربانی نهایی از لیست سیاه: جان هوارد لاوسون، رئیس روستای هالیوود – 2005»؛ «سیاه و قهوه‌ای: آفریقایی‌ها و انقلاب مکزیک،  (1910-1920)- 2005»؛ «جنگ نژادی! برتری سفیدپوستان بر نژادهای دیگر و حمله ژاپن به امپراتوری انگلیس – 2003»؛ و «آتش این زمان: قیام وات 1995» از آن چمله هستند.
سین.سین.




پروفسور جرالد هورن، چرا شما معتقدید تاریخ آمریکا را دوباره باید نوشت؟

بسیاری از حوادث تاریخ ایالات متحده در کتابهای تاریخ آمده که در مدرسه‌های ما نیز تدریس می‌شود و جهان هم عموماً آن را پذیرفته است. مثلا اینکه در سال 1776 انقلابی بزرگ توسط یک مرد بزرگ علیه امپراتوری بریتانیا در آمریکا تحقق یافت. هرچند دردهایی مانند برده‌داری آفریقائیان در آمریکا و تصرف سرزمین سرخپوستان با زور وجود داشت، ولی می‌توان آن را یک انقلاب خواند اما بدون بازخوانی تاریخی این حوادث، پیونددادن آن انقلاب با حوادثی دیگر که از پس آن اتفاق افتاد دشوار است.
به عنوان مثال من در کتابی که اخیراً در مورد برزیل نوشته‌ام، اشاره کرده‌ام که برزیل بیشترین تعداد سیاهان آفریقایی را از هر کشور دیگری در جهان به جز نیجریه دارد. این عده توسط شهروندان ایالات متحده آمریکا از موزامبیک و آنگولا ربوده شده و به عنوان برده به برزیل و بعداً هم به کوبا آورده شده بودند. تجارت برده تا سال 1862 هم توسط شهروندان آمریکایی انجام می‌شد. در این مورد می‌توان مثالهای زیادی زد.


به نظر شما آیا آمریکا در ارتباط با تمامی کشورها باید دوباره تاریخ خود را بنویسد؟ به عنوان مثال ایران و کشورهای خاورمیانه؟

این بدیهی است و تلاشهایی هم برای بازنویسی تاریخ آمریکا در ارتباط با ایران شده است، مانند بازنویسی کودتای 1953 (ش1332) علیه مصدق در ایران و دخالت امپریالیستی در این کشور و سایر کشورها. همچنین در پیدایش اسرائیل و ادامه حیات و سیاست‌هایش، افسانه‌های زیادی وجود دارد که باید دوباره بررسی شود.


با توجه به تاریخ ایالات متحده آمریکا و موضوع برده‌داری سیاهان در آن سالها، آیا امروزه در سال 2012، ایالات متحده آمریکا در از بین بردن نژاد پرستی جهت‌گیری درستی داشته است؟

شما حتماً شوخی می‌کنید!


شما یک سیاه‌پوست آمریکایی و من متعلق به یک اقلیت قومی در کانادا هستم ما بر اساس آمار صحبت می‌کنیم. در کانادا، به نظر می‌رسد دولت به سمت محو نژادپرستی حرکت می‌کند، اما آمار نشان می‌دهد که 20درصدی جمعیت زندان‌ها را سیاهان تشکیل می‌دهند درحالی‌که تنها 3 درصد (قریب به 800 هزار نفر) جمعیت کانادا سیاه‌پوست است. این امر چه چیز را نشان‌می‌دهد؟

درایالات متحده تعداد زندانیان سیاه‌پوست بالغ بر 50% است. این در حالی است که از جمعیت 312 میلیونی آمریکا، 13% آن را سیاه‌پوستان تشکیل می‌دهند. نسبت تعداد سیاهانی که منتظر اعدام هستند، بخصوص در ایالت تگزاس که من زندگی می‌کنم، از این هم بدتر است. تاریخ‌نویسانی مانند من معتقدیم که پیشرفت‌های اجتماعی و آزادی‌های مدنی دهه 1960، نتیجه فشارهای بین‌المللی در دوران جنگ سرد بود، زیرا دولت آمریکا نمی‌توانست بدون بهبود وضع سیاهان از وضعیت حقوق بشر در شوروی انتقاد کند. اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آن دستاوردها در حال پس گرفتن هستند.


اما در آمریکا یک سیاه‌پوست به ریاست جمهوری رسیده است. این را چگونه تحلیل می‌کنید؟

یکی از دلایل انتخاب شدن اوباما، شوک اقتصادی ناشی از فروپاشی وال‌استریت در سپتامبر 2008 بود. بر اثر این ضربه بخشی از نیروهای سنتی جمهوری‌خواهان، اعتماد خود را به رهبران این جناح سیاسی از دست دادند. دیگر اینکه اوباما به دلیل مخالفتش با جنگ عراق در کنگره، از محبوبیت برخوردار بود. حتی در سال 2008 که جنگ عراق دیگر طرفداری نداشت، رقیب جمهوری‌خواه او، سناتور جان مک کین، طرفدار جنگ بود. جالب‌توجه است که در آن سال هم 57 به 43 درصد جمعیت سفیدپوست به جمهوری‌خواهان رأی دادند. این رأی در 50 سال گذشته تفاوت چندانی نکرده بود.
عامل دیگر پیروزی اوباما این بود که، در سال 2008 به دلیل تغییر جمعیتی و رأی‌های انتخاباتی در برخی از حوزه‌ها، تعادل قوا به نفع اوباما برهم خورد. به عنوان مثال تعداد جوانان اسپانیایی‌تبار در کالیفرنیا، و سرزمین‌های هم‌مرز با مکزیک، تگزاس و آریزونا افزایش بی‌سابقه  داشت. و همچنین افزایش مهاجران آسیایی در کالیفرنیا و نیویورک و برخی از ایالات که معمولاً به دموکرات‌ها رأی می‌دهند، این معادله را به نفع اوبامای سیاه‌پوست رقم زد. در کل جمهوری‌خواهان همیشه آشکارا سیاست نژادپرستانه‌ای را در داخل، و درخارج دنبال کرده‌اند، ولی در سال 2012 به دلیل کاهش نسبی جمعیت سفیدپوستان، با وجود بیکاری‌های زیاد و جنگ در لیبی، دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان مبارزه تنگاتنگی را پیش می‌برند.


کارنامه اوباما از نظر شما چگونه است؟

من فکر می‌کنم اوباما را نمی‌توان مستقل از تاریخ ایالات متحده بررسی کرد. این کشوری است که خاطره خشونت علیه سرخ‌پوستان، برده‌داری سیاهان، و تصرف هاوایی و فیلیپین را باخود‌دارد. در قرن بیستم هم که دخالت در گواتمالا و ایران دیگر کشورها را داریم. اوباما ریاست این امپراتوری را دارد. دشوار بشود گفت که وی می‌تواند بهتر عمل کند. انتقاد من به اوباما برای شرکت در جنگ لیبی است که علیه مردم آفریقا بود و اتفاقاً در داخل، باعث دو دسته شدن سیاستمداران شده بود. دیگر اینکه او وعده داده بود زندان گوانتاناما را می‌بندد ولی دربرابر فشارهای راست‌گرایان کنگره نتوانست کاری از پیش ببرد. او دیگر نمی‌توانست کاری بکند.



قانون اساسی آمریکا اصل آزادی بیان بدون قید و شرط رادارد که یکی از تحسین‌برانگیزترین‌ها در نوع خود است درکنار آن ما می‌بینیم که پرزیدنت اوباما در شب سال نو 2012، قانون دستگیری بدون حکم قاضی را امضا می‌کند. نظر شما چیست؟

قطعاً همان‌طور که می‌دانید بین قانون نوشته شده و آنچه به اجرا درمی‌آید، تفاوت زیادی وجود دارد. به عنوان مثال در این مورد، یعنی قانون اساسی که در قرن 18 نوشته شده است، جملاتی مانند «شادی همگانی»، یا «تمام انسانها برابر هستند» هم وجود دارد، در حالی که درآن دوران برده‌داری علیه آفریقایی‌ها که 5/3 جمعیت بوده‌اند، به بدترین شکل اجرا می‌شده است.
البته آزادی بیان هست ولی این اصل توضیحاتی هم دارد. آزادی‌های مدنی در ایالات متحده آمریکایِ امروز تا حدودی شبیه است به رابطه اقتصادی آمریکا و گرانادا. فرض کنید امروز قرارداد تجارت آزاد بین آمریکا و گرانادا امضا می‌شود. یعنی هر دوطرف می‌توانند آزادانه کالاهای خود را به طرف دیگر بفرستند. اما آیا این یک رابطه برابر است؟ یعنی آیا به راستی ظرفیت اقتصادی تجاری گرانادا اجازه می‌دهد که این کشور درچارچوب چنین قراردادی، در برابر ایالات متحده آمریکا برابرحقوق عمل‌کند؟  توجه داشته باشید که کمپانی تایم وارنر، تلویزیون سی‌ان‌ان و یا فاکس‌نیوز، بلندگوهای جریانات اقتصادی سیاسی آمریکا هستند، در حالی که من و امثال من تریبونی در آن مقیاس برای اطلاع‌رسانی نداریم.
قانون اساسی ایالات متحده یک قانون بورژوازی است. البته باید بگویم که این دموکراسی بهتر از فاشیسم است.



دربخشی از صحبت‌ها اشاره‌ای کردید به جنگ سرد. رؤسای جمهوری آمریکا از گفتن اینکه میلیاردها دلار برای فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی هزینه کرده‌اند ابراز افتخار می‌کنند. البته در سیستم سرمایه‌داری هم در سالهای اخیر تَرَک‌هایی دیده شده است. حال اگر در بلوک شوروی آزادی بیان بود، آیا این اتحادیه سرپا نمی‌ماند؟

 از لحاظ تاریخی می‌توان گفت سیستم قدرتی در ایالات متحده وجود دارد که دموکراسی بورژوازی را برای اروپایی‌تبارها می‌خواهد و فاشیسم را برای آفریقایی‌های برده تجویز می‌کند؛ دقیقاً یک سیستم آپارتاید. من فردا که به نیویورک می‌روم با اینکه سنم زیاد است باید این احتمال را بدهم که ممکن است توسط پلیس دستگیر شوم زیرا سیاه هستم. من باید مواظب پرکردن فرم مالیات خود باشم تا اشتباهی نکنم. به همه اینها مسائل ساده‌ای مثل رانندگی در خیابان و خیلی چیزهای دیگر را هم اضافه کنید. اگر بحران اقتصادی دهه 80 در اروپای شرقی پیش نیامده بود شاید آن اتحادیه به سمت سقوط نمی‌رفت. در ایالات متحده همین حالا ممکن است این اتفاق بیافتد. آن‌وقت داشتن اسلحه، یک کابوس جدی برای همه مردم خواهدبود. بد نیست یادآوری کنم که اخیراً در تگزاس بحثی در مورد حق داشتن اسلحه توسط دانش‌آموزان درگرفته است. می‌دانید که آنجا داشتن اسلحه یک حق است.


احتمالاً اگر این قانون تصویب شود شما باید با محافظ به دانشگاه بروید...؟
احتمالاً، ولی این مسأله موازنه قدرت در کلاس درس را بر هم خواهد زد. تصور کنید یک دانشجوی توبیخ‌شده انضباطی با یک اسلحه چه می‌تواند بکند. من در تحقیقاتم در ویرجینا به سند جالبی رسیدم. در سال 1730 قانونی وضع شده بود که سفیدپوستان با اسلحه به کلیسا بروند زیرا سیاه‌پوستان در روز یکشنبه انتقام‌گیری می‌کنند. تصور کنید، کلیسا و اسلحه!


پس  تصاویر رنگی و خوب ایالات متحده، که توسط هالیوود به جهان نشان داده می‌شود با واقعیت متفاوت است؟
یادمان باشد که قصه شاه‌ پریان فقط برای کودکان نوشته می‌شود. ... / ادامه دارد


چهارشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۹۰

اعتراضات به قتل فرشاد محمدی در مونترال توسط پلیس


عکس‌ها: مهدیه مصطفایی و رضا رحیمی
عکس‌ها: مهدیه مصطفایی و رضا رحیمی

آیا این صدای اعتراضی شنیده می‌شود؟
خبرنگاران و عکاسان رسانه‌های اصلی، با سرعت از پله‌های مترو پایین می‌روند تا خود را به تجمعی که به خاطر مرگ یک ایرانی رخ داده برسانند و بتوانند تمام زوایای این اعتراض را پوشش دهند. صدای کلیک دوربین‌ها پیوسته به گوش می‌رسد.
عقربه‌های ساعت 6 عصر را نشان می‌دهد. سه‌شنبه دهمین روز سال جدید میلادی (2012) است. کم کم جمعیتی قابل توجه در گوشه‌ای از خروجی ایستگاه مترو «بون‌اوانتور» Bonaventure خودنمایی می‌کند. پلاکاردها که شعارهایی علیه عملکرد پلیس و حمایت از بی‌خانمان‌ها بر روی آن نوشته شده است بالا می‌روند و اعتراض شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد.
در ابتدا یک بی‌خانمان که سر و وضع ظاهری مردم‌پسندی ندارد، شروع به صحبت می‌کند. او با صدای بلند می‌‌گوید: پلیس خشن را نمی‌خواهیم! ما سرپناه نداریم اما می‌خواهیم زندگی کنیم. بعد دو جوان هنرمند با حضور بر روی یک سکو که محلی برای سخنرانی شده در غم از دست رفتن فرشاد محمدی آواز می‌خوانند و ساز می‌زنند.
زمان می‌گذرد و تعداد شرکت‌کنندگان بیشتر می‌شود. کم کم تجمع رنگ و روی دیگری می‌گیرد. برخی از انجمن‌ها و تشکل‌های ایرانی نیز به این اعتراض پیوسته‌اند. آنها نیز خود را در غم مرگ هم‌وطنشان شریک می‌دانستند. بقبه مطلب را د راینجا بخوانید 

سه‌شنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۹۰

موضع ضد ایر انی ضد انسانی رضا مریدی در مورد تحریم ها


رضا مریدی در حالی از تحریم ها ی هدفمند که کلاه اخلاقی برای پوشاندن عواقب ان بر مردم ایران حمایت می کند که  عدم درایت سیاسی وی باعث دو دستگی جامعه ایرانی انتاریو می شود.
1- در کره شمالی ، رهبر و فرماندهان ارتش هستند که هیچ مشکلی ندارند د رحالیکه روایت زیادی از علف خوردن مردم بدلیل گرسنگی است . درعراق هم صدام و فرماندها ن ارتش هم از تحریم ها رنج نبردند .

2- از انجا که اپوزیسیون ایران متحد نیست تحریم ها باعث سرکوب بیشتر د رداخل کشور و رنج بیشتر مردم ایران می باشد .


3- وی در مواردی متعددی که حقوق یک ایرانی درریجموند هیل پایمال شده است کوچکترین حرکتی نکرده است .
بیش از 90 روز است که رانندگان اتوبوسرانی بورک در اعتصاب هستنند 40 هزار مسافر زن و بچه و مسن و پیر در این سرما برای رفتن به دانشگاه و سرکارشان با مشکلات بسیار زیادی روبرو هستنند . تعداد زیادی ایرانی ها ی این منطقه هم جز این عده هستند . انسانیت مرز نمی شناسد. وظیفه وی به عنوان نماینده مجلس از ریچموند هیل  فقط در شرکت مراسم ختم و عروسی و ختنه سورانه خلاصه شده است . چه تفاوتی بین وی ویک نماینده محافظه کار است .

باور به حرف یا پز روشنفکری


حالا باید دید  ایا  روشنفکران  و فعالان ضد مذهبی و یا غیر مذهبی ایرانی تبار در کانادا
ادعای حرفهایشان که زن حق بدن خود را دارد ، باور دارند و یا فقط وقتی زنان برهنه می شوند  گروه کنگر ه مسلمانان کانادا   ابزار پیشرفت  تارق فتاح ،  کمونیست سابق  ، است  که این جریان را تاسیس کرده است . تارق از عضویت در ان دی پی به سمت لیبرالها رفت و چندی است  پا بوس استان محافظه کار و طرفداران اسرائیل شده است که ب شاید از منطقه ای ه عنوان نماینده معرفی شود .

The Muslim Canadian Congress (MCC) hosted the shindig and threw praise at the Minister.
"You have taken a very courageous step in banning the burka from citizenship ceremonies," Farzana Khan, former MCC president, told the minister.
She then asked the minister to go a step further and introduce legislation similar to Quebec's Bill - 94which essentially bars Muslim women from receiving or delivering public services while wearing a niqab.
"Invoking religious freedoms to conceal one's identity and promote political ideology is disingenuous," she said.

دوشنبه، بهمن ۰۳، ۱۳۹۰

وقتی صدای رضا مریدی از جای گرم در می اید و از هارپر جنگ طلب تر می شود


 برنامه روز یکشنبه 25 ژانویه 2012 راه حل – از تلویزیون تن- سعید سلطانپور
 


تبریک رفتن دیکتاتو ر دیگر علی صالح ( یمن )  

2- کار خوب کنگره ایرانیان کانادا در برگزاری جلسه  با شرکت دکتر جهانبگلو – دکتر حسن یاری – علی احساسی – کاوه شهروز و دیوید موسوی در مورد نقش تحریم ها بر ایرانی ها

پیشنهاد ات من  :
الف -  تشکیل جلسه توسط ای سی سی از تمامی اپوزیسیون برای ابراز نظراتشان با کامیونیتی
تجربه سیاسیون قدیمی در تبعید ، که برای ایران و ایرانی ها دل می سوزند ، و آشنایی جامعه ایرانی با این نظرات برای آشنایی و تصمیم گیری بهتر لازم است

ب- رژیم دیکتا توری در ایران یک طرف معادله است د رحالی که اسرائیل طرف دیگر معادله که در کانادا لابی قوی  دارد ، و نفوذ زیادی بر هارپر نخست وزی دارد نمی تواند در این معادله بررسی نشود .

3- موضع غیر انسانی و ضد ایرانی  رضا مریدی نماینده باصطلاح لیبرال ریچموند هیل و جامعه ایرانی کانادایی ریچموند در تایید تحریم ها همسو با هارپر
سکوت رضا مریدی در مورد نقض حقوق بشر در جمهوری موروتی و دیکتاتوری آذربایجان
سکوت  رضا مریدی و لیبرال ها در مورد 90 روز اعتصاب رانندگان اتوبوسرانی منطقه یورک  و مشکات روحی و اقتصادی 40 هزار مسافر روزانه ، که بسیاری از آنها ایرانی تبارها هستند .

4-  نظر پروفسور جرالد هورن در مورد نیت واقعی حمله نظامی آمریکا در خاورمیانه
5-
ینک ویدیوی سخنرانی رضا مریدی



بیان – وب لاگ فارسی
وب لاگ انگلیسی – کانادای من  


برهنگی سیاسی و زندانیان زن سیاسی


صرافی ها سعید سلطانپور
 برنامه روز یکشنبه 25 ژانویه 2012 راه حل – از تلویزیون تن


طرح مشکل یک هموطن در پرداخت نکردن پولی که  30 دسامبر در تورنتو به یکی ازصرافان داده اس



 شباهت بی خیالی  ناخدای

 کشتی ایتالیایی در حفظ جان مسافران با گفتن نگران نباشید و احمدی نژاد ناخدای کشتی اقتصاد ایران  در حالیکه ارزش پول ملی به نصف کاهش یافته است

یکشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۹۰

مریدی ، غضنفر کامیونیتی ایرانی در انتاریو



امشب فهمیدیم مارادونا را ول کنیم غضنفر را بچسبیم .
سخنرانی اقای مریدی د ر مراسم امشب کنگر ه ایرانیان ، در مورد تحریم ها ، نشان داد که بیشتر باید مواظب مریدی بود که به کامیونیتی ما گل نزند . تا هارپر

جمعه، دی ۳۰، ۱۳۹۰

پاسخی به مصطفی عزیزی رگ ها برای چه کسی بیرون می زند



و اما چه تفاوتی است بین ارش و مصطفی - یکی فالانژ گونه می گوید
 مگر ایشان از شما نظر خواست که می دهید؟
2- در مورد انشا حق باشما ست  .
3-  فکر می کنم شما جوان تر از ان دوران  انقلاب 57 باشید که حرفهای من را حس کنید . از نطر ارتباط مکانی زمانی می گویم نه خدای نکرده ، سطح برداشت .   لطفا اشتباه برداشت نکنید  
4-
اقا مصطفی
 آخرین آمار ارائه شده از شرکت مخابرات ایران از وجود 28 میلیون کاربر اینترنت در کشور حکایت دارد که با وجود تنها حدود 734 هزار کاربر اینترنت پرسرعت، بیش از 98 درصد کاربران ایرانی از اینترنت دایل آپ با سرعت حداکثر 56 کیلوبیت بر ثانیه استفاده می کنند.
به گزارش خبرنگار مهر، شرکت مخابرات ایران در تشریح وضعیت کنونی مخابراتی کشور اعلام کرد که در حال حاضر 28 میلیون کاربر اینترنت، 25 میلیون مشترک تلفن ثابت و 40 میلیون مشترک موبایل همراه اول در کشور وجود دارد.
این در حالی است که طبق آخرین آمار سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، تعداد پورت‌های ADSL واگذار شده در سطح کشور توسط گروه شرکت‌های ندا از مرز 700 هزار پورت گذشته که این آمار نشان می دهد این سرویس آنچنان که باید در سطح کشور فراگیر نشده اس14 تیر 1390 مگر اینکه این فرض را بپذیریم که در تمامی روزنامه های  کشور چاپ کرده باشیند و در بی بی سی و تلویزیون امریکا هم نامه شما را خوانده باشند.  و همه این 28 میلیون  کاربر  اینترنت هم این مطلب را خواند ه باشند

من سالهاست که باد گرفته ام بجای مردم حرف نزنم و فقط نظر خودم را به عنوان نظر بگویم که برخی از دوستان سوپر روشنفکر و مارکسیست ها را خوش نمی اید .
5-                                                                                                                                                                                                                                                                             
اقا ارش:  در مورد هجوم به خانه هنرمندان ، باید بگویم این رژیم استبدادی ، اتقاقا کارهایش بر شاخ امثال کسانی مانند اقای بهزاد فراهانی ( چپ سابق ) و شریفی نیا ( مجاهد سابق ) و  صدها نفر دیگری که برای صدا و سیما ی اختناق  تولید می کنند ، می گذرد . اجازه بدهید روشن تر بگویم از سناریو نویسان  تا  دست اندرکاران سازندگان و فروشندگان تبلیغات تلویزیونی  و هنرمندان و بازیگر انی که  خودشان هم می دانند که استعدادشان در استحکام اختناق بکار گرفته می شود ( حتی اگر خودشان چنین نیتی را نداشته باشند ) . 
این هنرمندان در نهادینه کردن سانسور هر کدام به میزان همکاری شان با این رژیم به استمرار ارجاعی ترین رژیم قرن اخیر ایران کمک کرده و  می کنند .

البته شاید  خودشان معتقدند که می توانند برنامه های بهتری را به مخاطبان  خود در این اختناق و سانسور دولتی ارائه بدهند .

  من در خارج از کشور حکم نمی دهم . من  اگر بودم نمی کردم . کما اینکه بودیم و نکردیم و لی کس دیگری و هنرمندی را بخاطر روزگار گذراندن ، دراین سیستم اختناق و استبدادی  محکوم نمی کنم .

6:
و اما مسلمانی که در خارج از کشور  نه نان می شود و نه آب ، و نه برای فروش است که اگر بود در ایران می ماندیم و مانند یعقوب لیث صفاری  کار نمی کردیم و از زور بازوی خود  در این سوی ابها با افتخار زندگی را نمی چرخانیدیم . این  تاکید که همراهش فحش به همراه دارد ، ادعای روشنفکران و مدعبان را که با وجود من و امثا من نمی توانند بگویند فقط غیر مذهبی علیه این رژیم مبارزه می کنند بگویم که این گونه نیست و برهنه شدن هیچ کسی به باورهای ما صدمه می زند . ایمان و باوری که با لخت شدن یک نفر و یا نمایان شدن بدن و موی دیگر ترک وردارد ، قابل دفاع کردن و طرح در سطح جهانی نبود .  
بدنیست یکبا ر دیگر تاریخ انحراف سیاسی ایران را از زمان قتل دوستان مارکسیست پیکاری و کشتن مجاهدین خلق بخوانید  تا بفهمید که چه بلایی تاریخی سر مردم ایر
ان دوستانتان اورده اند ولی بجای عبرت اندوزی و اصلاح مسیر همچنان طلب کارانه می تازید .
بدون اتحاد مشترک امکان غلبه بر استبداد دینی در ایران نیست . شما به ما مسلمانان بیشتر از ما به شما غیر مسلمانان در این اتخاد نیاز داریم .
به قول این ور ابی ها ، show respect , get respect

چهارشنبه، دی ۲۸، ۱۳۹۰

نظری در مورد گلشیفته فراهانی و تابو شکنی


لطفا اقایان و خانمهایی که قرار است هنجار شکنی ، تابو شکنی ، بت شکنی و عقده شکنی   بکنند ، یک کار دسته جمعی در یک مکان مشخص و یک شعار مشخص انجام بدهند چند تا حسن دارد
1- د ر کتاب گینس ثبت می شود و بعد جای رقابت باقی می گذارد .
2- اگر قرار است زنان ایران از قید سنت و حجاب و مرد سالاری و جنسیت با این حرکت ها خلاص شوند ، به طریق میان بر  تکاملی و تاریخی و تابو شکنانه ی اجتماعی هر چه سریعتر این آزادی صورت پذیرد
3-   اگر قرار است رژیم سرنگو ن شود ، این کار بشود
در غیر این صورت ها ، اجازه بدهید مبارزه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی آهسته
ولی پیو سته  و هدفمند توسط اقشا ر مردم در ایران و بعضا در خارج از کشو ر ادامه پیدا کند . اینقدر هم وقتمان را سر مسائل شخصی افراد که می خواهند به هر قیمت مشهور شوند و ا ز هنرمندان زن غربی مانند ماریا اشنایدر هم درس نمی گیرند ، تلف نکنیم.
داستانی است مرحوم پدر دوستم تعریف کرده بود  که زنی از راه تن فروشی ( فقر - فقر فرهنگی و هر چه که می خواهید بنامید یک واقعیت تلخ اجتماعی  انسانی ) روزگار می گذراند ه و از این راه به فقرا ونیازمندان هم کمک می کرده است . روزی از درویشی ( شیخی و هر کسی که شما می خواهید به جای این فرد بنشانید ) می پرسد که حکم  این کار چیست ؟
درویش می گوید : مشتریان  را راضی می کنی کار خدا پسندانه ای هست
به فقرا کمک می کنی ان هم کار خدا پسندانه ای است .
بعد نگاهی به زن می کند و می گوید ولی تمام مرضهایش  و در دهایش برای تو می ماند .
امیدوارام که من اشتباه کنم و لی سال 2014 هم ما زنده شما زنده و خانم فراهانی زنده .  انوقت بهتر می شود فهیمد کار چه کسی اثر گذارتر بوده است و  چه حرکتی مثبت تر .
زیرا این نیز بگذرد . کما اینکه ستاره های بزرگی مانند فرزانه تاییدی - سوسن تسلیمی -
 د رخارج از کشو ر تقریبا فراموش شد ه اند .
هنرمند بدون مردم ، مانند ماهی بدون آب است ..

سه‌شنبه، دی ۲۷، ۱۳۹۰

گفتاری در مورد ترور دانشمند اتمی ایران



گفتاری در مورد ترور دانشمند اتمی ایران
سعید سلطانپور روزیکشنبه 15 ژانویه در برنامه راه حل - تلویزیون تن 


سعید سلطانپور

 باترور مهندسی شده ، مصطفی احمدی روشن همه انگشتها به سوی اسرائیلی ها نشان رفته است . اسرائیلی ها هم د رابتدا  تکذیب نکردند  حال از آنجا که خود را قوی نشان بدهند و یا دست داشته اند .  هر چند بعدا شیمون پرز دست داشتن اسرائیل را تکذیب کرد . 
نکته ای که باید در نظر داشت این است که حساب دیکتاتوری  در ایران باید  از حساب دانشمندان  پروژه هسته ای  ایران جدا بررسی شود .
 این دانشمندان با پول ملت ایران به این سطح رسیده اند .  میلیونها تومان خرج هر دانشجومی شود .
علم  ،  حزب اللهی و  مسیحی و  یهودی و بی دین و ضد دین نمی شناسد . دستاورد های علمی ش برای همه مردم دنیا هست . 
سکوت دولت هارپر در  کانادا یکی از متحدان سرسخت  به همراه اسرائیل معنی دار است  . زیرا جان بیرد وزیر امور خارجه در حالی که بدرستی هر گونه نقض حقوق بشری را محکوم می کند با سکوت که علامت رضا هست ، اشتباه بزرگی می کند و اعتبار خودش در میان بخشهایی از جامعه ایرانی در کانادا را زیر سوال می برد.
همچنین خوب است اقای مریدی نماینده مجلس از ریچموند هیل – انتاریو که پروژه اتمی ایران را محکوم می کند و از انجا که خودش تحصیلکرده رشته فیزیک اتمی است . این ترور را محکوم بکند .
همچنین خانم نازنین افشین جم که حتما از ماه عسل خارج شده اند . با محکوم کردن این ترور استاد دانشگاه ، نشان بدهند که فعالیت حقوق بشریشان ، یک جانبه نیست .
سانتروم کاندیدای جمهوری خواهان می گوید  که ازاین ترور خوشحال هست و بازهم برای منافع مردم آمریکا انجام می دهند. پروفسور جرالد هورن استاد تاریخ دانشگاه هوستون نسبت به ترور استادان دانشگا ه و تلافی جوبی رژِیم ایران ابراز تاسف می کند و می گوید این سنت بدی است که جان استادان را به خطر می اندازد.

براستی اگر آمریکاییان  می خواهند و می توانند رهبران رژیم ایران را ترور کنند شکی نیست که دعای اکثریت مردم ایران را بدنبال خواهند داشت،
 ترور استادان دانشگا ه  و رده ها ی پایین که نقشی در روند تعیین  سیاست های  رژیم ندارند ، تنها شعله های آتش جنگ را بر افروخته تر می کند .
ما میلیونها ایرانی ، عراقی ، افغان و سوری ، قربانیان جنگ هایی هستیم که بر مردمان ما تحمیل شده است .ما ان خوشبخت تر هایی هستیم که به کشورهای امنی رسیده ایم و زندگی در غربت و تبعید را با امید به ایرانی آباد و آزاد بدون انحصار طلبی ویک  ایدئولوژی حاکم  با همه سختی هایش ادامه می دهیم .
  

سعید ملک پور و تایید حکم اعدام

این داستان سعید ملک پور هم حکایتی شده است . اینکه مجرم هست یا نه را نمی دانم ولی شکی ندارم که دعواهای بین دولت هارپر و رژیم ایران باعث شل کن سفت کن می شود.   این دست کانادا ست که چقدر از نفوذ دیپلماتیک خود استفاده کند ( البته اگر نفوذی داشته باشد )
امیدوارم که پرونده وی در یک دادگاه بی طرف ، عادلانه بررسی شود و حکم اعدام وی لغو شود.  البته قبلا هم نوشته ام بسیاری از ایرانیان در خارج کشور می ایند و هیچ کاری برای جامعه ایرانی انجام نمی دهند انوقت که کارشان گیر می افتد توقع کمک دارند که توقع بی جایی نیست و لی این باید به صورت دو طرفه باشد یعنی خدمت فرد به  کامیونیتی و خدمت کامیونیتی از فرد

دوشنبه، دی ۲۶، ۱۳۹۰

کار خوب فرهادی


با سلام
در این شرایط سخت که صدای نعره های گوش خراش جنگ از ایران و امریکا بگوش می رسد ،
حرکت خوب فرهادی  در زمانی کوتاه در برابر میلیونها بیننده ، نشان از یک انسان فهمیده و مسول دارد  ستودنی است . اعلا م اینکه ایرانیها صلح دوست هستند را می گویم .
 . بسیاری از  ایرانیها وفتی میکروفن گیرشان می آید از مداح ها گرفته و اخوندهای حکم تا ان طرف جوی ،  فعالین سیاسی و نویسندگانی  انرا ول نمی کنند . هر چند که حرفهایشان هم نامربوط نباشد ولی از نطر وقت و محدودیت و احترام به گوش شنوندگان که ممکن است نخواهند بشنوند ،  و می خواهند عدم داشتن به تریبون در یک قرن را در چند دقیقه جبران کنند .
هر چند سیاست در  پیروزی فیلم جدایی نادر از سیمین  کم رنگ نبوده است ولی مانند زمان جایزه صلح نوبل خانم عبادی ، از ان مقاطعی است که می شود به آن بالید که یک باری هم اسم ایران به نیکی و درستی یاد می شود .
هم دست فرهادی و هم انتخاب کنندگان درد نکند .

حزب لیبرال و حشیش


کنگره حزب لیبرال کانادا با 75% موافق غیر قانونی شدن ماری جوانا شد . 
لشگر کشی به افغانستان تاثیر متقابل فرهنگی داشته است .

حسام فریادمهمان برنامه راه حل.


حسام  هنرمندی جوان ، خوب و مودب
سعید سلطانپور در برنامه راه حل گفت و گوی سعید سلطانپور با حسام فریاد خواننده جوان و هنرمند مسول  ساکن تورن هیل - انتاریو
روز یکشنبه 15 ژآنویه 2012
Hesam Faryad with Saeed Soltanpour at Rahehal TV prog
http://youtu.be/rZQhY66CmhQ
.

شنبه، دی ۲۴، ۱۳۹۰

چند خطی در پاسخ به مصطفی عزیزی در باب روشنفکری

 سلام
با تشکر از طرح مسله 
یاد اوری : دیشب دیر امدید ، زیاد سر دماع نبودید .زیرا وقتی نظرتتان را مطرح می کردید ، به گروه فیلم برداری با لحن نه چندان مودبانه گفتید که فبلم از شما گرفته نشود . در حالیکه بنظر می امد شما دیر به جلسه امدید و از ابتدا دوربین های فیلم برداری چند گروه مشغول بود .

روشنفکری دینی معما یا بازی‌چه؟ 


درباره‌ی روشنفکر دینی به بهانه‌ی جلسه‌ی کانون کتاب تورنتو تحت عنوان معمای روشنفکری و روشنفکر دینی.Ata Hoodashtian Ramin Jahanbegloo Agora Torontobookclub Book


2- و اما روشنفکری دینی - مگر این را کس بخصوصی نامگذاری کرده است مثلا گروه 53 و اصطلاح " ملی مذهبی " از طرف دیگران به این نام خوانده شده اند و مورد استفاده عموم هم قرار گرفته است . خود شما می دانید که هیچ جریانی بغیر از حاکمیت نمی تواند سیستماتیک خطی در داخل کشور راه بیندازد که نه تریبون دارد و نه تشکیلات و ...

3- در مورد روشنفکران دینی و دین داری ، فکر نمی کنید جریانان مارکسیتسی و چپ از یک سو - دشمنان دین دار ( البته فقط از نوع اسلامی اش ونه ادیان دیگر ) جریانی مانند ح.ک.ک . - انواه و اقسام سازمان یافته و اشخاصی که قربانیان قرائت خشن از اسلام در ایران هستند .

به طور خلاصه این همه سیستماتیک در فضای مجازی سعمی می گنند همه مسلمانان را مرتجع و عقب افتاده بدانند نه از موضغ منتقدانه برای حل مشکلات یک کشور زیر ستم و ملتی اسیر که گزمکان حکومتی ، به همه کارشان کار دارند .
در همین تورنتوی خودمان ، چندی قبل بجثی با نسرین الماسی شهروند داشتم - بعد از تشکیل سبزهای سکولار - گفتم جریان شما هر چیزی را دوست دارد به مسلمانان می گوید که در همین کانادا از جریانات دیگر اگر بیشتر علیه ارتجاع تلاش نکرده باشند کمتر نکرده است . به همین دلیل هم گفتم اگر شما فکر می کنید بدون ما مسلمانان می توانید علیه این هیولای ولایت فقیه د رایران کاری به
پیش ببرید، برایتان ارزوی خوشبختی می کنم . مگر می شود به ما هر چه دوست دارید بگویید در حالی که از اول انقلاب مسلمانان مانند گروه فرقان که معتقد به حذف فیزیکی اخوندها بود ، اکثریت خیل طرفداران شریعتی - مجاهدین خلق - نهضت ازادی و مهندس بازرگان ( که همه راست و چپ ) کمک کردند تا به عنوان جریان لیبرال جاده صاف کن امپریالیزم استعفا کند و امام ضد امپریالیزم و بهشتی و رفسنجانی سردمدار این مبارزه بشوند. ، با اخوندها مبارزه کردند زندانی دادند شکنجه شدند و البته بیشترین شهدا را هم داده اند .
در حال حاضر هم بیشترین زندانیان مسلمانان هست . این را برا ی این گفتم که خود من دو سالی است که بعداز انحصارطلبی های سردمداران بعدا سکولار سبز تورنتو ( بعداز گروه ندای صلح و ازادی که ا همراه تعدادی از این دوستان جز موسسان ان بودم ) و از وقتی امدم بیرون همه اعلامیه هایشان علیه اسلام بود .) کار ی ندارم . 20 سال است که در تبعید هستم مسلمان هم هستم . کارهای رسانه ای هم که بخاطر خدا و مردم می کنم و انرا از اموخته های دینی خود می دانم . ایا قرصی و یا امپولی هست که با مصرف ان ، به این بیماری دین داری خود پایان بدهم .
مشکل روشنفکران غیر مذهبی ما و جریانات سیاسی هستند که فکر می کنند رژیم درحال سقوط است . اسلام دیگر در همه جای ایران از تهران تا گنبد و سیستان وکردستان و بوشهر و چاه بهار و همدان دیگر طرفداری ندارد و الان زمان حکومت کسانی است که روشنفکر هستند . من به این می گویم انحصار طلبی که تنها به ادامه حیات رژیم کمک می کند.
فکر نمی کنید وظیفه هر ادم مسولی است که به اندازه خودش و گروهش تلاش کند . و اجازه بدهد مردم تصمیم بگیرند تا اینکه یک طرفه به قاضی برویم وراضی برگردیم.
لطفا اگر جایی را اشتباه کرده ام مرا تصحیح کیند .




براستی شما به من 4 تا نهاد مدنی و یا حتی سیاسی در کانادا نشان بدهید که روشنفکران و هنرمندان غیر مذهبی و یا ضد مذهبی بنا کرده باشند که ما باور بیارویم به توانایی ایشان در عملی کردن حرفهایشان و عمل شان را ملاکی کنیم بر کارنامه دموکراسی خواهای شان 
یکی از این نهادهااگورا هست که سالها ست به همت دکتر جهانبگلو تاسیس شده است . 
البته این جریان بنوعی در کنار و یا از دل ای یو تی ( انجمن دانشجویان تهران )  بیرون امده است  که دوستانی  مانند اقای فخر اشرافی که اتفاقا باورهای دینی دارد و یکی دو نفر دیگر اگر اشتباه نکنم مسلمان تاسیس شده است . 


  اتفاقا  خانم سحر زرهی در بودجه ای که برای  نهادهای ایرانی تورنتو گرفته بود اشاره ای به این موضوع نکرد و اگر اشتباه نکنم تمامی دوستانی را که در شهروند اگهی داشتند ، اشاره کردند . قضاوت بیهوده نکنم به دیگر جریانات دراین شهر اشاره ای نشد .  


کانون اندیشه و گفتگو هم بود که من و محمد حدادی و حسن بانی -دکتر حسین و دکتر مجتبی مهدوی  از پایه گذارانشان بودم و درمورد شهید زهرا کاظمی هم همراه دیگر دوستان غیر مسلمان نظیر خسرو شمیرانی و غیر مذهبی ها نظیر مرتضی عبدالعلیان و نیاز سلیمی از همان روز اول ، به صورت حقوق بشری کار جدی کردیم . اتفاقا توسط دوستا ن مارکیسیت  ما به تلاشی کشیده شد. 
 از دل این کانون هم کسانی که معقتد بوددند  تنها کار حقوق بشری ، جوا ب ندارد کانون نگاه را پایه گذاری کردند که چند سالی هم کارهای خوبی کرد .  اینها هم بخش عمده ای از مسلمانان بودند.  


پسر چرا همش ما متهم شویم  به ارتجاعی بودن و عقب افتاده بودن و غیر دموکرات بودن  . مانند این است که ما قبل از هر بحثی دوستان مارکیسیت و سوسیالیست را دنباله پل پت ( خمر سرخ (  استالین ) و انورخوجه ( البانی ) و حزب توده و اکثریت در دوران همکاری با دادستانی برای سرکوب دیگرگروهای مخالفت از مارکسیست تا مسلمان - کیم ایل سونگ ( کره شمالی ) و مائو ( چین ) ،  اگر مسلمانان فرقی با هم نداریم چرا شما ها باید با هم فرق داشته باشید . ما امگان در قدرت بودن را داشتیم ولی نرفتیم شما که نداشتید ، امتحان پس داده باشید 
=س بهتر است نقد کنیم از نوع بی رحمانه اش ولی انصاف هم داشته باشیم یک سوزن به خود یک جوالدوز به دیگران - عز ت زیاد  

پنجشنبه، دی ۲۲، ۱۳۹۰

بی سامانی 40000 مسافر روزانه و بی خیالی دست اندرکاران سیاست منطقه یورک ( انتاریو )


  

بی سامانی 40000 مسافر روزانه و بی خیالی دست اندرکاران  سیاست منطقه یورک ( انتاریو )

نگاهی به یازدهمین هفته اعتصاب رانندگان اتوبوسرانی یورک

سعید سلطانپور


از ساعت 12 نیمه شب 24 اکتبر 2011 که رانندگان 3 شرکت اتوبوسرانی منطقه یورک برای دست یابی به خواسته های خود دست به اعتصاب زده اند ، تا امروز که یازدهمین هفته این اعتصاب هست ، روزانه 40 هزار مسا فر ان منطقه یورک ، بلا تکلیف چشم براه سیاستمداران در راس آن بیل فیش ریئس منطقه یورک هستند که با یک تلفن و یا یک نامه موضوع را به حکمیت انتقال دهند تا گره از این اعتصاب  بگشاید .
گره ای که فشارش به اقلیت های قومی منجمله صدها ایرانی تبار دانشجو و کارمند وارد می شود.

روز جمعه 6 ژانویه 2011 بنا بر درخواست شرکت تزانزیت میلر که یکی از شرکت های طرف قرارداد در مارکهام هست ، وزارت کار ، از رانندگان اعتصابی خواست که در یک رای گیری به پیشنهادهای شرکت شرکت کنند.  عموما این رای گیری ها توسط اتحادیه متبوع اداره و اجرا می شود .  راب دویله  رئیس اتحادیه 1578 در گفت وگوی کوتاه تلفنی ی در روز سه شنبه 10 ژانویه به  من گفت : این بار شرکت میلر همه رانندگان را به متینگی در روز قبل فراخوانده بودو بدون اینکه حق سوال کردن را به آنها بدهد. از آنها فیلم برداری کرده و سپس آنها را از محوطه شرکت میلر  بیرون کرده بودند .  دویله می گفت که این کار آنها توهینی به رانندگان بوده است .
92% از رانندگانی که دراین رای گیری شرکت کرده بودند با 83.4% آرا پیشنهاد میلر را رد کردند. این نشان می دهد که اعتصاب طولانی تر خواهد شد .

از سوی دیگر روز 24 ژانویه رای گیری برای رانندگان شرکت ویولا تعیین شده است که به روشنی نشان از ادامه اعتصاب تا اخر هفته دیگر را دارد.
در این میان 17 نفر از رانندگا ن ایرانی تبار هستند. در این میان گزارشاتی در مورد  قصد  خودکشی یکی از رانندگان  بنام " غسان "  در ماه دسامبر در بین رانندگان اعتصابی شایع شد.
 از راب دویله صحت و سقم این خبر را  پرسیدم .  و ی گفت که راننده ای زیر فشار های استرس حرفهایی در این مورد زده بوده است که با صحبتهای همکارانش ، از این کار( خود کشی )  منصرف شده است . که در میان این همه خبر بد ، خبر خوبی برای ما بود .

سوالی که پاسخ آنرا شهروندان منطقه یورک ( مارکهام – ریچموند هیل – وان – نیومارکت – کینگ- جورجینا- گیلمبری شرقی –{ وایت چرچ واستافیل} ) باید بدهند ، این است آیا اگر این اعتصاب سال  2010 که انتخابات شهرداری ها و نمایندگان مجلس هم برگزارمی شد ،  بازهم اکثریت  سیاستمداران  نظاره گر رنج و مشکلاتی که هزاران شهروند از زن و بچه و بزرگ وسالمند ، مدت بیش از  80 روز  است تحمل می کنند ، بودند . ؟

عدم دخالت دولت منطقه ای یورک در پایان دادن به این اعتصاب مضحکه کردن دموکراسی نیست ؟
 آیا نمی شود با تعویض شرکت های طرف قرارداد که مدیریت می کنندو نه سرمایه گذاری ، به نفع منافع اقتصادی و رفاه حال هزاران شهروند اقدا م کرد ؟
اعضای عضو شورای منطقه یورک عبارتند از
  رئیس بیل فیش Bill FIsch

شهردار ارورا – جی اف دا و  Mayor Geoff Dawe
شهردار گیلیم بوری شرقی  -  ویرجینیا هاکسون         East Gwillimbury
شهردار جورجینا       رابرت گراسی Georgina
§                    شهردار کینگ  - استیون  پلینگرین  Mayor Steven Pellingrini
شهردار مارکهام – فرانک اسکارپیتی
Mayor A.J. (Tony) Van Bynen – شهردارنیومارکت تونی وان بی نن

شهردار ریچموند هیل – دیویدبارو
شهردار وان – ماریزیو بویلاسی کوآ Maurizio Bevilacqua
شهردار( وایت چرچ و استافیل ) وین امرسون

بیل فیش درزمانی از خبر یک ماه مجانی شدن اتوبوس صحبت می کند که هیچ نشانه ای از پایان اعتصاب نیست و نشانه ای هم از تمایل مقامات یورک برای پایان دادن گزارش نشده است
عدم دخالت شورای منطقه یورک  و بیل فیش رئیس آن هرچه که باشد ، در مقایسه با مشکلات ورنج و عذابی که هزاران مسافر محروم از سرویس حمل و نقل شهری ، از نظر اخلاقی با هیج معیاری سازگاری ندارد . اگر نخواهم انانرا متهم به نقض حقوق شهروندان برای داشتن سرویس حمل و نفل کنم .  زیرا بسیاری از ما مهاجران و اقلیت های قومی تصور می کنیم سیستم بدون دخالت شهروندان به خوبی و درستی عمل می کند . طولانی شدن اعتصاب رانندگان ، سوالاتی  را در مورد اینکه آیا سیاستمداران محلی  برای وقت و آسایش مردم در زمانی که باید اخلاقا دست به اقدام عملی بزنند ،  ایجاد می کند .

 با امیدبه پایان سریعتر اعتصاب و پایان ایستادن طولانی در صف های اتوبوس درسرما.
گزارشی  کاملی از رانندگان اعتصابی و طرفین اعتصاب در  سلام تورنتوشماره 555 مورخ 2011 چاپ شده است .


  11ژانویه 2012-
وب لاگ بیان