Translate

دوشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۹



دادگاه مرتضی کاظمیان برگزار شد



امروز دوشنبه، پنجم مهرماه، دادگاه مرتضی کاظمیان، روزنامه‌نگار و عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، برگزار شد.

کاظمیان به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» در شعبه 28 دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی مقیسه، محاکمه شد.

رسیدگی به اتهامات مطبوعاتی و فعالیت‌های حرفه‌ای این روزنامه‌نگار، برخلاف تصریح اصل 168 قانون اساسی، به‌صورت غیرعلنی، بدون حضور هیأت منصفه، و تنها با حضور یکی از وکلای مدافع وی (محمد سیف‌زاده) برگزار شد. دیگر وکیل کاظمیان، نسرین ستوده، خود از نیمه‌ی شهریورماه گذشته در بازداشت بسر می‌برد.

این فعال ملی _مذهبی که دانش‌آموخته‌ی دکترای علوم سیاسی است، هشتم دی‌ماه 1388 (فردای عاشورای حسینی) در منزل مسکونی خود بازداشت شد، 63 روز را در سلول‌های انفرادی بند 240 اوین در حبس بسر برد، و درنهایت دهم اسفندماه گذشته با قرار وثیقه آزاد گردید.

کاظمیان تا پیش از بازداشت، از یادداشت‌نویسان دو سایت اینترنتی روز و جرس بود. دیدگاه‌های وی در قالب یادداشت‌ و مصاحبه‌ با رسانه‌های خارجی، مستندات کیفرخواست وی شدند. تحلیل‌های سیاسی او همچنین در روزنامه‌های اعتماد و اعتماد ملی منتشر می‌شد.

کاظمیان به‌عنوان تحلیلگر سیاسی و یادداشت‌نویس، سابقه‌ی همکاری با سرویس سیاسی بسیاری از روزنامه‌ها و ماهنامه‌های اصلاح‌طلب (ازجمله جامعه، توس، حیات نو، یاس‌نو، وقایع اتفاقیه، نامه، شرق، سرمایه و....) را در کارنامه دارد؛ نشریاتی که جملگی توقیف شدند. وی همچنین دبیر سرویس سیاسی روزنامه‌های توقیف شده‌ی خرداد (به مدیر مسئولی عبدالله نوری) و فتح، و نیز عضو شورای سردبیری ماهنامه‌ی توقیف شده‌ی آفتاب (به مدیر مسئولی عیسی سحرخیز) بوده است.

یکشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۹

یادداشتی بر مصاحبه نیک اهنگ با خانم زهرا رهنورد .

این مطلب ابتدا برای اقای نیک اهنک و خودنویس فرستده شده بود
سعید سلطانپور

با سلام
براستی اقای نیک آهنگ به دلیل امضا بیانیه روزنامه نگاران به احمدی نژاد و اعتراضی که از سوی برخی صورت گرفته است گله مند است بر چه اساس تاریخی به خانم زهرا رهنورد می گوید
:"
“چرا سخن گفتن از وقایع دهه ۶۰ این قدر سخت است؟ قابل درک است که یک گروه با عملیات تروریستی خود فضا را مخدوش کرده بود، اما آیا می‌توان اسرای یک گروه را به این راحتی در تابستان سال ۶۷ سر به نیست کرد؟ "


این مجاهدین خلق نبودند که برروی 500 هزارنفری که در روز 30 خرداد به اعتراض به کودتای حزب جمهوری اسلامی به رهبری اقای خمینی علیه بنی صدر رئیس جمهوری که می خواست جنگ را بدرخواست اتحادیه کشورهای اسلامی تمام کند ، آتش گشودند. جمعیتی که با نسبت جمعیت 30 میلیونی ان روزهای ایران ، و حضور تعدا د بی شماران نیروی جوان ، کیفی تر و لی کم تجربه تر از راه پیمائی سکوت 26 خرداد تهران بود. در مسیر طالقانی – ثریا – خیابان انقلاب – میدان فردوسی هزاران نفر از بالکن ها و پنجره ها ، کف زنان گل و کاغذ بر روی جمعیتی که هر لحظه به ان اضافه می شد و شعار می داد.
حزبی ها( حزب جمهوری اسلامی وچماقداران وابسته به آن ) کوشن تو سوراخ موشن " - بهشتی رجائی خلق اومده کجائید ؟ ، می پاشید . بی شماران اشک بر چشم داشتند که صحنه باشکوهی را که جو اختناقی را که خمینی بواسطه هدیه ای که صدام به وی داده بود ( یعنی جنگ ) شکسته شده است، رابه چشم می دیدند . جنگی که نعمت بود زیرا در صدای کلوله ها د رجبهه ها می شد و باید ، دگر اندیشان را باگلوله و طنا ب اعدام ، تسویه فیزیکی کرد .
خمینی شاید تنها فرمانده جنکی در تاریخ باشد که هیچکاه خود نه تیراندازی کرده بود و نه میدان جنگ را از نزدیک دیده بود. غافل از اینکه لحضاتی بعد در میدان فردوسی تهران در ساعت 5:10 بعدا زظهر ، این نیروهای کمیته و سپاه بودند که روی مردم غیر مسلحی آتش گشودند و تعدادی را کشته و زخمی کردندو بسیاری را دستگیر کردند.
.
همان شب 30 خرداد ، تعدادی بالغ 22 نفر از جوانانی را که اتهام برخی از انها نگفتن اسمشان بود ، به جرم محاربه در اوین اعدام شدند . روزنامه های کیهان واطلاعات با افتخار در صفحه اول با عکس تیرباران شدگان ، انرا اعلام کردند . .

آقای نیک آهنگ عزیز

لطفا برای یک مصاحبه با خانم رهنورد که مواضعشان هم خوب هست ، در حالیکه در نعمت امنیت در کانادا بسر می برید ، لجن به روی جوانان مسلمان و کم تجربه سیاسی را که نیتشان عدالت اجتماعی وآزادی برای همه ( در سطح دانش خود در ان دوران ) بود نپاشید. فکر می کنید آن نوجوانان و جوانان (که بهر حال ازادی نسبی اش از دیگر دوران نظام ولایی بهتر بود) زندگی را دوست نداشتند .آیا عاشق همرزم خود و یا دختر و یا پسر همسایه و یا همکلاسی شان نبودند ؟ آیا آن جوانان دلشان برای دفاع از میهن شان نمی تپید .؟
جوانان شجاعی که مثالشان را هر چه بیشتر می گذرد کمتر ، مشاهده می کنیم . چوانانی که برای اصلشان که مردم بود ( درست و یا غلط ) براحتی مسله جانشان را حل کرده بودند. .

مجاهدین اولین ترور را 7 روز بعد با انفجار حزب جمهوری انجام دادند . اشتباه مجاهدینی که در ان دوران نه تنها به هیج دولت خارجی و استعماری وابسته نبودند بلکه علیه نفوذ انها نیز تلاش می کردند، این بودکه کم تجربه سیاسی بودند و معادلات سیاست بین المللی را نمی دانستنند . معادلاتی را که حاکمان کنونی و احمدی نژاد بخوبی می دانند و بازی می کنند . آنها وارد بازی باختی شدند که جناح حاکم خمینی - رفسنجانی - لاجوردی و بهشتی -رجائی برای آنها خواب دیده بود.

برای متن کامل لینک زیر را ملاحظه کنید
http://bayanupload.blogspot.com/2010/09/blog-post.html

پنجشنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۹

گزارشی از مناظره نامزدهای شهرداری تورنتو

گزارش تصویری و نوشتاری از مناظره 4 نامزد شهرداری تورنتو در شهرداری نورث یورک - 12 سپتامبر 2010




لینک گزارش تصویری
بخش اول
http://www.youtube.com/watch?v=gDe3ErWNCl0
بخش دوم
http://www.youtube.com/watch?v=oF8P3kWpgJk

گزارشی از مناظره کاندیداهای شهرداری تورنتو
Saeed Soltanpour

روز یکشنبه 12 سپتامبر 2010 ، مناظره چهارتن از کاندیداهای شهرداری شهر تورنتو به همت گروه "کنگره ایرانیان کانادا " در محل سالن انجمن شهر در میدان مل لست من بر گزارشد .
قرار بود این مراسم که در دو هفته گذشته از طریق رسانه های فارسی زبان به اطلاع کامیونیتی رسیده بود در ساعت 2 بعدازظهر شروع شود که متاسفانه بدلیل حضور کم ایرانی ها در ساعت مقرر ، با نیم ساعت تاخیر شروع شد . این تاخیر اولیه باعث شد که نوبت سوال به تعدادی از شرکت کنند گان در پایان نرسد .
ابتدا ، بهنام اصفها نی زاده ، رئیس کنگره ضمن خوشامد گویی به نامزدها و حضار، توضیح مختصری در مورد کنگره و اهداف آن داد. وی د رادامه با ذکر اینکه در بین کامیونیتی ما هم عقاید سیاسی متفاوتی در حمایت از کاندیداها وجوددارد ولی حمایت از شهردا ر منتخب را یک راهکار اصولی دانست.



وی ضمن تشکر از گروه ها و رسانه هایی که از کنگره و این مناظره حمایت کرده اند ،به معرفی نامزدها پرداخت :
جو پانته لونی )سوسیال دمکرات (، راکو راسی ) لیبرال ( ، جورج اسمیترمن ( لیبرال ) و راب فورد ( محافظه کار) ، سارا تامپسون هم غایب جلسه بود . اصفهانی زاده سپس دکتر علیداد
مافی نظام منشی کنگره ، را که مجری برنامه بود ، معرفی کرد.
علیدادمافی نظام شیوه مناظره و مدت زمان هر کاندید را بیان کرد . ابتدا هر کاندید به مدت 5 دقیقه به معرفی خود و برنامه هایش پرداخت .
سپس هر کدام به سوالاتی نظیر موقعیت مهاجران - مهدکودک – حمل ونقل شهری ، پاسخ دادند . در پایان نوبت به سوالات شرکت کنند گان رسید .

.
هر چند جمعیتی بالغ بر250 نفر در انتهای برنامه که تا 4 واندی بعداز ظهر ادامه داشت ، حضور پیدا کردند که تعداد ی از آنان را تیم های جوان حامیان کاندیداها تشکیل می دادند که سخنان نماینده مورد علاقه خود را تشویق می کردند ،ولی با توجه به حضور هزاران ایرانی

در آن محدوده ، می تواند امید ها را نا امید کند .
در حالی که بسیاری از ما ایرانیان ، خود را صاحب نظردر مسائل عمده سیاسی جهان می دانیم و برا ی آن راه حل ارائه می کنیم و لی از مشارکت در امورسیاسی کانادا که بخشی از زندگی هر شهروندی هست ، کمتر علاقه نشان می دهیم . عدم مشارکت جدی و همه جانبه ایرانیان در چنین گرد همایی هایی که هم مستقمیا به جیب و درآمد آنان ( بدلیل مالیا ت ها ) بستگی دارد و هم به جدی گرفته نشدن کامیونیتی و شنیده نشدن صدای ما در اولین سطح سیاسی کانادا ارتباط مستقیم پیدا می کند ،نه به نفع فرد است نه به نفع کامیونیتی ما ، خواهد بود.



اما حضور 4 نماینده شهردر روز یکشنبه ، اهمیت دادن به کامیونیتی ایرانی ازسوی آنان و نیز اهمیت هر رای برای برنده شدن در انتخابات برای کاندیداه را دارد .

با تنی چند ازشرکت کنند گان گفت و گو های کوتاهی داشتم که به نظرشما می رسد
محمد شیخ الاسلامی ضمن تشکر از کنگره برای ترتیب دادن چنین نشستی آنرا مثبت ویک موفقیت برای کامیونیتی ایرانی کانادایی تلقی می کند. د رمورد تاثیرگذاری این مناظره در رای وی ، شیخ الاسلامی گفت که
من تصمیم نهایی خود را نگرفته ا م ولی پاسخهایم را برای انتخاب نامزد مورد نظرم ، پیدا کردم .
خلف نعمیی مناظره را مفید دانست ولی می گوید وی نمی تواند رای بدهد برای اینکه هنوز شهروند نشده است ولی توضیحات امروز می توانست وی را در تصمیم گیری نهائی کمک کند.

از شعله خلیلی عضو هیئت مدیره کنگره در مورد تشکیل جلسه می پرسم ، وی می گوید که چند ین هفته برای هماهنگ کردن یک روز مشخص که همه کاندیدا ها در آن شرکت داشته باشند ، زمان برده است . از وی در مورد مشارکت کامیونیتی می پرسم . خانم خلیلی میگوید می توانست بیشتر هم باشد زیرا برای افراد کامیونیتی مهم هست . از وی در مورد تاثیر مناظره در رای شخصی اش پرسیدم . خلیلی گفت من ساکن تورنتو نیستم ولی زمانی که وقت مناظره را داشتم ، صحبتها و دیدگاههای کاندیداها را به روشنی شنیدم.




از دکتر علیداد مافی نظام در مورد نحوه انتخاب سوالات می پرسم . وی می گوید سوالات را با توجه به مسائل روز و موضوعات مورد علاقه کامیونیتی طرح کرده است . در پاسخ به سوال یک خبرنگار که سوال در مورد مهد کودک ، در راستای شهری نبود، علیداد گفت با توجه به تخصص خانم خلیلی در این حوزه این سوال پرسیده شد که سوال بسیاری از خانواده ها می تواند باشد .

از مافی نظام د رمورد نظر شخصی اش د رمورد کیفیت مناظره با توجه به حضور دو طیف مخالف سوال میکنم .
علیداد می گوید کانادایی ها اصولا مودب هستند و به همین دلیل می بینیم علیرغم اختلاف شدید دیدگاهی بین کاندیداها ، ولی آنها جواب همدیگر را صریح می دهند بدون اینکه توهین کنند.

بعد از پایان مناظره هم با هم دست می دهند و به راه خود می روند .
از علیداد در مورد اینکه چه می شود کرد که سوالات همه حداقل شنیده شود زیرا کسانی موفق به طرح سوال خودنشدند . وی گفت که به دلیل دیر آمدن حضار، دست اندرکاران مجبور شدند که جلسه را دیرتر شروع کنند ، بنابراین اگر همه زودتر بیایند می شد سوالات را شنید. من پیشنهاد دادم شاید بهتر باشد که سوالات ناگقته شده ، نوشته و به کاندیدا داده شود تا در فرصت مناسب جواب داده شود. کاری که راسی در مورد سوال یک شرکت کنند ه گفت تا به وی ای میل بزند تا جواب بدهد.

جمشید باقرزاده یکی از کسانی بود که سوالش شنید ه نشد
از وی در مورد سوالش پرسیدم وی گفت که سوالش از جورج اسمیترمن بود زمانی که نوبت باقرزاده برای طرح سوال شد، اسمیترمن در حال ترک محل مناظره بود . البته مجری برنامه اعلام کرده بود که اسمیترمن ساعت 4 برای شرکت د رمراسم دیگری ، خواهد رفت . اسمیتر من به تقاضای باقر زاده برای شنیدن سوالش ، جواب مثبت نداد ولی باقرزاده هر چند بلندگوی باقرزاده قطع شد ولی وی به سوالش را از اسمیترمن پرسید که چه
گونه می شود به وی اعتماد کرد وقتی که یک میلیارد دلار از پول وزارت بهداشت در زمان وزارت وی حیف و میل شده است .

البته چند دقیقه قبل از آن توسط مجری اعلام شده بود که اسمیترمن ، ساعت 4 مجبور به ترک محل هست . از باقرزاده در این مورد پرسیدم وی گفت من از ساعت یک بعد ازظهر در محل مراسم بودم و از مسولین مراسم هم به رسم نشستهای اعضای انجمن شهر تورنتو ، تقاضای ثبت نام برای طرح سوالم کرده بود .



باقرزاده که چهره آشنایی در شهر داری تورنتو به عنوان فعال حقوق رانندگان تاکسی تورنتو هست ، گفت اسمیتر من یک قرارداد چند میلیارد دلاری با شرکت سامسونگ کره برای انرژی بادی امضا کرده است که خود وی نیز در این مناظره جز کارهای خوب خودش یاد کرد ، با توجه به سابقه حیف و میل وی
د ر وزارت بهداشت و بعد انتقالش به وزارت نیرو ، آیا می توان به اسمیترمن در مقام شهردار تورنتو با 11 میلیارد دلار بودجه اعتماد کرد ؟ و اگر اسمیترمن عدم مدیریت داشت ایا حاضر است استعفا بدهد.
باقرزاده تاکید کرد اسمیترمن با تکیه بر همجنس گرا بودن و یهودی بودن خودش که حق قانونی وی هست ، سعی می کند از پاسخ به سوالات جدی طفره برود.

احسان تقوی از سه کاندید پرسید با توجه به اینکه بسیاری از اقلیتها ، مراسم خود را در تورنتو دارند ، آیا آنها به کامیونیتی ایرانی برای برپائی مراسم کمک خواهند کرد ؟
هر 3 کاندید جواب مثبت دادندبا این تفاوت که فورد گفت کمک های شهرداری باید برای همه مراسم ها باشد و نه مراسم بخصوص . باید بخش خصوصی در این مورد فعال عمل کند .

یک شرکت کنند ه دیگر پرسید ایا بهترنیست با توجه به ممنوعیت رانندگی جوانان زیر 21 سال، تی تی سی ساعات کار خودش را در شبها افزایش بدهد تا جوانان مجبور نشوند رانندگی کنند.؟
پانته لونی گفت که استان قوانین می گذارد بدون اینکه مسولیت مالی انرا قبول کند . راسی هم در مورد اجرای آن گفت که کمک میکند. فورد گفت بیش از12 هزار کارت ماهیانه تی تی سی بطور مجانی در اختیار افراد قرار دارد که اگرپول انرا می گرفتند می شد این ساعات را افزایش داد.
من از کاندیداها پرسیدم با توجه به بیش از 40 هزار نفر کارمند در شهرداری به عنوان یکی از بزرگترین موسسات کانادا محسوب می شود و با ذکر اینکه شهردار حق اخراج یک نفر را هم ندارد ، براستی چه کسی شهر داری را اداره می کند ، شهردا ر و اعضای انجمن شهر و یا کارمندان ؟ زیرا هر اعتصاب سیاسی ، هر شهرداری را فلج می کند .

راسی گفت بیش از 70 درصد بودجه شهرداری صرف کارمندان می شود وی در حالیکه تاکید کرد ضدیتی با اتحادیه ندارد ولی باید فکری برای این مشکل کرد. زیرا حقوقها هر ساله زیاد می شود و بار مالی دارد
راب فورد گفت که بعداز ادغام 7 شهر به عنوان تورنتو ، عوض کم شدن تعداد کارمندان ، 7 هزار نفر به تعداد آنا ن زیاد شده است که بار مالی دارد
پانته لونی ضمن دفاع ازکارمندان گفت که تعدادی از این 7 هزار نفر برای تی تی سی ( اتوبوسرانی شهرتورنتو ) و استخدام پلیس بوده است .

جمعه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۹

مصاحبه با راب فورد کاندیدای محافظه کار شهرداری تورنتو



راب فورد و سعید سلطانپور


شهردار آینده تورنتو شهر را به کدام سمت می برد ؟

این مطلب در هفته نامه سلام تورنتو 5شنبه 9 سپتامبر به چاپ رسیده است

سعید سلطانپور

انتخابات شهرداری ها در 25 اکتبر در انتاریو بر گزار خواهد شد. تورنتو به عنوان مهمترین شهر انتاریو و کانادا در انتظار شهردار جدید هست . در حال حاضر 3 کاندیدا حضور جدی دارند : راب فورد ( محافظه کار ) و پانته لونی ( سوسیال دمکرات ) و جورج اسمیترمن ( لیبرال ) . پانته لونی با 29 سال ، راب فورد با 10 سال و اسمیترمن بدون سابقه در انجمن شهر ، اسامی مطرح از آغاز این دوره انتخابات بودند که با اعلام اعلام غیر منتظره عدم شرکت دیوید میلر شهردار دو دوره ای شهر، شروع شده است . بر اساس نظر سنجی ها ی منتشر شده در تورنتو استار 23 اگوست 2010 ، راب فورد علیرغم اعلام مشکلاتش با پلیس در 1999 ، با 32 درصد آرا پیشتاز هست . جورج اسمیترمن 21 درصد در رده دوم قرار دارند (1) سارا تامپسون با 10 درصد و جو پانته لونی 9 درصد و روکو راسی با 7 در صد بدنبال انها قرار دارند. 21 درصد مردم تورنتو هنوز تصمیم گیری نکرده اند در حالیکه 50 روزبه انتخابات بیشتر باقی نمانده است .

در حوزه سیاست کانادا ، احزاب کمتر در انتخابات شهرداری ها ، کم رنگ تر عمل می کنند ، زیرا خواستها و نیازهای حوزه ها ی انتخابی پیرامون مسائل شهر و شهرداری ها هست . اینکه چرا لیبرال ها در یک اقدا م علنی حمایت 23 نفر از سیاستمداران عضو حزب ، تمامی حمایت خود را در پشت سر اسمیترمن مرد شماره دو حزب در دولت انتاریو قرار دادند ، جای تعمق دارد . زیرا . اسمیترمن سال گذشته به دلیل ریخت و پاش های مالی بیش از یک میلیارد دلاری در وزارت بهداشت ، مجبور به استعفا شده بود. و در صورت باختن اسمیتر من ، هزیته زیادی را لیبرال ها در اکتبر 2011 متحمل خواهند شد. .

در هر حال ارتباط نزدیک با مردم و حضورو زندگی در حوزه انتخابیه یک عامل بسیار مهم در رای دادن مردم بدنیست بدانید که تا کنون ، اعضای حزب سوسیال دموکرات ان . دی پی در تورنتو حضور قوی در شهرداری داشته اند . جک لیتون رهبر فعلی حزب ، قبلا عضو انجمن شهر در منطقه برادویو- دنفورت بود. همسر وی نیز اولیویا چا ( نماینده محله اسپاداینا ) بود و از انجا به پارلمان راه یافتند. هوار د مسکو چهره با نفوذ شهرداری ( منطقه لارنس و یانگ ) ، ادام جیمبرونی جوانترین عضو انجمن شهر ( رئیس کمیسیون شرکت حمل و نقل شهری ( تی تی سی ) که خود نامزد شهرداری بود ولی بدلیل مسائل اخلاقی مجبور به استعفا شده بود ،همه از اعضای ان .دی. پی .هستند . این در حالی است که ان . دی پی در سطح استان و فدرال کم قدرت تر حضور دارد. یعنی در انتخابات شهرداری ها ، برنامه حزبی وجود نداردو منطقه ای عمل می شود . بستگی به میزان درامد و سطح سواد حوزه انتخابیه در انتخاب نامزها دارد . در این راستا مصاحبه هایی با راب فورد – جو پانته لونی و جورج اسمیتر من برای آشنائی بیشتر کامیونیتی ایرانی در تورنتو انجام داده ایم که ملاحظه می نمایید .




مصاحبه با راب فورد کاندیدای شهرداری تورنتو


سعید : شما چهره جنجالی در رسانه ها عنوان می شوید ، چو پانته لونی می گوید " شما با همه چیز مخالف هستید ؟

فورد: من نظرات خود م را صریح می گویم . 10 سال سابقه کار در انجمن شهر در منطقه اتوبیکوک شمالی را دارم . ا زمردم انجا بپرسید. من مخالف ریخت و پاش اعضای انجمن شهر از پول مردم هستم. من با مالیات اضافی مخالف هستم.



سعید : از دیوید میلر در مورد هزینه نکردن شما سوال کردم ، گفت " فورد از محل تجارتش ، هزینه های ارتباط با مردم را می پردازد در حالیکه دیگر اعضا مجبورند از امکانات شهر برای ارتباط با مردم باید هزینه کنند ؟

فورد : این پاسخ بی مفهومی هست . افراد دیگری هم در انجمن شهر هستند که تجارت های شخصی خود را دارند . من باتفاق برادرانم ، شرکت تولید ی برچسب در تورنتو –نیوجرسی وشیکاگو با 200 کارمند داریم . که به آن هم افتخار می کنیم . من مانند بقیه مردم ، از اینکه ازمحل درامد های شخصی ام چکار می کنم به خودم مربوط می دانم . فرد هالیدی شهردار اتوبیکوک و فرانسیس نانزی یاتا (2) ( شهردار یورک ) (شهر های 7 گانه ، قبل از ادغام شد ن با تورنتو و تشکیل تورنتو -1997 – سعید ) هر کدام 2 تا سه هزار دلاربیشتر خرج نمی کردند. ولی برخی تا 53 هزار دلار هزینه بدون مالیات دارند .

سعید : مردم کانادا ممکن است با فساد اخلاقی سیاستمداران کنار بیایند و لی در مورد فساد مالی نه. فکر نمی کنید اگر شهرداری این پول را در اختیار اعضا نگذارد راه برای فساد مالی باز شود.؟

فورد : فساد زیادی در شهرداری تورنتو بوده است . نمونه آن کمسیون تحقیق در مورد کامپیوتر ام . اف .پی (3) . سالی 100 هزاردلار حقوق می گیریم و هر جمعه 1400 دلار خالص بعداز کسر مالیاتها به خانه می برم . این مبلع کمی نیست . علاو ه بر این مبلغ ، می توانیم تا 53 هزار دلار بدون مالیات برای استفاده از تاکسی ، لیموزین و رستوران و هزینه های متفرقه بپردازیم . البته من کم هزینه ترین عضو انجمن شهر با 3 هزار دلار در سال هستم، در حالیکه برخی تا 53 هزار دلار هم هزینه می کنند. لیست هزینه های چند سال اخیردر وب سایت من هست .
www.robford.ca
اعضای انجمن شهر ماهی دو بار هم بیشتر به شهرداری نمی رویم . بنابراین کار سختی نیست . بعضی از اعضای انجمن شهر ، این شغل دومشان هست . من با مزایای 53 هزار دلاری مخالف هستم . من شهردار شوم تعداد اعضای انجمن شهر را به نصف کاهش می دهم .

سعید : شما چگونه می خواهید تعداد اعضا ی انجمن شهر را به نصف کاهش دهید ؟
فورد :
ما تعداد 22 نماینده در کوئینز پارک ( مجلس انتاریو ) داریم . 22 نماینده هم در اتاوا ( فدرال ) داریم . 22 معتمد مدرسه داریم. بنابر این 22 عضو انجمن شهر کافی هست . پس چرا باید 44 عضو انجمن شهر داشته باشیم .

سعید : ولی مشکلات و خواسته ها ی ساکنین مناطق شهرداری ، با خواسته های نمایندگان مجلس بیشتر بنظر می اید ؟

فورد : من اینجوری فکر نمی کنم. پدر من ، نماینده مجلس انتاریو بود . من می دیدم که وی چگونه کار می کرد ، هر روز هفته را کار می کرد .
نمایندگان مجلس بیشتر ا زما کار می کنند . در ضمن وقتی به دفتر اعضای انجمن شهر تلفن می کنید شما را به تلقن راهنمای 311 ارجا ع می دهند . با 311 بسیاری از جوابها داده شده است .


سعید : شما از نظر اقتصادی محافظه کار هستید و مخالف مالیات ، ایرانیان زیادی هم مخالف مالیات هستند زیرادر ایران ، بغیر از کارمندان دولت ، بقیه اقشار تقریبا مالیاتی نمی دهند، جالب است بدانید که بیشتربه لیبرال ها ی کانادا رای می دهند .
فورد :
مشکلی نیست .

سعید : شهردار ی تورنتو سه میلیارد دلار کسری بودجه دارد ؟ درآمد سازی هم بغیر از دریافت مالیات زمین و محل کسب و کار ندارد ، شما می خواهید مالیا ت های ماشین ( نمره های تورنتو ) و مالیات دوم خانه ها را حذف کنید ، شما چگونه می توانید بین این دو تعادل اقتصادی بر قرار کنید . ؟

فورد : توضیح می دهم .. 10 سال پیش که من انتخاب شدم ، بودجه شهرداری تورنتو 5/5 میلیارد دلار بود حالا 2/11 میلیارد دلار شده است یعنی بودجه ما دو برابر شده است ولی آیا خدمات عرضه شده هم دو برابر شده است . مسلما نه . مشکل ما هزینه های غیر ضروری شهر داری است . مثلا قرار است پنجاه میلیون دلار خرج زییاسازی میدان " نیتان فیلیپس " بشود که بنظر من همین نما اشکالی ندارد .
شهرداری بدون اینکه ساخت قطارهای شهری را به مناقصه بگذارد با شرکت بمباردیه ، قرارداد 750 میلیون دلاری می بندد در حالیکه بایستی از 3 تا کمپانی ، قیمت گرفت.
این د رحالی است که شرکت زیمنس آلمان به من می گوید با 550 میلیون دلارهمین قرارداد را اجرا می کند . 200 میلیون دلار مابه التفاوت هست که می شود آنرا صرفه جویی کرد یعنی مابه التفاوت 180 میلیون دلار درامد مالیات دوم خانه ها که توسط میلر وضع شد.

سعید : بسیاری از خانه سازان ایرانی را با مشکلات جدی در بحران اقتصادی قرار دارد . چه کسی پشت این قرارداد ها هست . ؟


فورد : نمی دانم . حتما ارتباطاتی هست . 1300 کارت اعتباری در دست کارمندان شهرداری هست . سالانه 10 میلیون دلار هزینه این مستر کارت هاست . این کارت ها محرمانه هست . نه اسامی دارندگان کارتها را اعلام می کنند نه ، هزینه های خرج شده را .

سعید : مگر شهرداری کاری در ارتباط با امنیت کانادا دارد که این کارتها ی اعتباری باید محرمانه باشد ؟

فورد : نه . من هم می گویم اگر پول خودتان هست ، استفاده کنید. به هیچ کس منجمله من ربطی ندارد ولی این پول مردم هست .

سعید : یادم می آید چند سال قبل یکی از مدیران شهرداری اتوبیکوک از این کارتها برای استریپ گلاب هزینه کرده بود که به مطبوعات هم کشیده شد.

فورد : بله دیوید دیویس . شهرداری هیچ اطلاعاتی را به ما نمی دهند همین حالا هم این کارها را می کنند.

سعید : چه کسانی مخالف افشای دارندگان این کارت ها هستند ؟

فورد : میلر و پانته لونی. شهرداری در کنترل حزب "ان دی پی " هست . آنها هر کاری می خواهند می کنند. 30 تا از 44 عضو " ان دی پی " هستند.

سعید : ولی فساد 100 میلیون دلاری اجاره کامپیوتر( ام. اف. پی ) در زمان شهرداری " مل لستمن" که محافظه کار بود ، اتفاق افتاد

فورد : بله . من با شما مواققم . فرقی نمی کند. ما اخیرا سعی کردیم یک جبهه علیه مالیات ها تشکیل بدهیم . هیچ زمانی اینقدر مالیات به شهروندان تحمیل نشده است .



سعید : شما می گویید این جنجال های رسانه ای به این دلیل هست که شما فساد مالی ندارید و به همین دلیل از همه انتقاد می کنید ؟

فورد : بله من تلفن خودم را سالهاست که به همه داده ام . همین دو سال پیش هم بود در مصاحبه با شما ، تلفن خود را برای کامیونیتی شما اعلام کردم . این تلفن خانه من هست هر کس تلفن بکند من پاسخش را شخصا داده ام . رضایت شهروندان و کنترل هزینه ها دو اولویت من هست .
شهرداری مانند شرکت تجاری باید عمل کند جلب رضایت مشتری و هزینه کردن درست .

سعید : ایا شهرداری یک برنامه 20 سال آینده دارد که به سرنوشت شهرهایی مانند دیترویت و بوفالو مبتلا نشود .

فورد : اول باید شهر را تمیز کرد . سری به اتوبان گاردینر بزنید تا متوجه حرفهای من شوید . باید خیابانهای تمیز و ایستگاه های اتوبوس و تیر های چراغ برق تمیز داشت . کاری که من در منطقه ودباین – اسبدوانی و کازینو – کردم – با بخش خصوصی برای زیبا سازی و تاسیسات آن منطقه همکاری کردیم. هم ایجاد درامد شده و هم ایجاد کار شده است . چهره منطقه عوض شده است .
شما در هیچ خیابانی در"رکس دل " اثر ی از نقاشی روی دیوارها نمی بینیند برای اینکه من به همین طور داوطبان جوان و همین طور کارمندان شهرداری می گویم که سریع بروند و نقاشی ها را پا ک کنند . شما در خیایان کویئن و کینگ در دان تان که قدم می زنی می بینی که چقدر کثیف هست . بدون این کارها نمی شود سرمایه جلب کرد.

سعید : ایا کارمندان شهرداری شما را دوست دارند ؟
فورد : آنها کارشان را می کنند . برای مردم کارمی کنند بنابراین مشکلی با هم نداریم .


سعید : آیا شهرداری برنامه ای برای تولید درامد دارد بجای اینکه می خواهد زمین ها ی شهرداری را که یک سرمایه شهر هستند را بفروشند تا بدهی های شهررا بدهند . ؟
فورد : ما پول کافی داریم . مشکل هزینه کردن داریم . ما دراتوبیکوک ، جمع اوری آشعال را به بخش خصوصی دادیم . ما دو میلیون دلار صرفه جویی کردیم . ما ضد اتحادیه ها نیستیم . ما این کار را در تورنتو خواهیم کرد . ما صرفه جویی خواهیم داشت باضافه اینکه . ما اعتصاب 36 روزه را نخواهیم داشت. هر روز اشغال ها را جمع اوری خواهند کرد بجای یک روزدر هفته . .

سعید : اگر مالیا ت شهرداری ها کم شود سرویسها هم کم خواهدشد .؟ د رکامیونیتی ایرانی اقشاری داریم که میلیونهادلار در سال درامد تولید می کنند و اقشاری هم داریم که با حداقل حقوق در بخش های مختلف کار می کنند . مانند بقیه کامیونیتی ها ، این نگرانی ما را در مورد حذف سرویسها ، که اقشارزیادی از کامیونیتی ما را متاثر خواهد کرد ، چگونه پاسخ می دهید ؟

فورد : من 60 دلار مالیات اضافی بر ماشین های ساکن تورنتو را بر می دارم. همچنین مالیات دوم بر زمین را در نتیجه مردم بیشتر در جیبشان پول خواهد بود و بهتر خرج می کنند و این ایجاد کار می کند . ا لان 6 میلیون دلار برای خط دوم دوچرخه خیابان جارویس هزینه کرده اند.

سعید : انهم که برای دوچرخه سواران ایمن نیست وترافیک بدی بوجود می اورد
فورد : بله . از سوی دیگر 43 میلیون دلار برای جدا کردن قسمت قطار روی زمینی در خیابان سنت کلر هزینه اختصاص داده شد که نتیجه آن یک فاجعه برای اهالی ، کاسبان و ترافیک هست . والبته شده 100 میلیون دلار و هنوز هم تکمیل نشده است .
آنها 500 هزار دلار برای مطالعه گرما هزینه کرده اند .
همینطور رقمی برابر 11 میلیون دلار برای بازسازی پناهگاه بی خانمانان 40 خوابه در خیابان جورج ( کویئن و کینگ ) هزینه شده است . یعنی برای هر اتاق 250 هزار دلار شده است خوب یا 250 هزار دلار می شد یک آپارتمان برای بی خانمانان خرید که با صرفه تربود.

سعید : من در منطقه ریجنت پارک و خانه های شهرداری ( فینج و لسلی ) مدتی را کار کردم ، برایم کیفیت پایین بازسازی خانه ها ، سوال برانگیز بود . با احترام به حرفه ای ها ، صحبت هایی از پرداخت زیرمیزی هم به برخی از بازرسان و یا مدیران مجموعه ها هم شنیده می شد که ین کارها را که به نوعی پول دورریختن بود را تایید می کردند ؟ نظر شما چیست ؟

فورد :
من تضمین می کنم شهردار شوم جلوی این ریخت و پاشها را بگیرم . من اگر از این کارها مطلع شوم به پلیس اطلاع می دهم تا این افراد را دستگیر وبه زندان بیندازد. همه قراردادها باید علنی و شفاف باشد . این پول مردم هست .من کسی نیستم که در این گونه موارد کوتاه بیایم . شهرداری باید مانند شیشه شفاف و قابل دید باشد . هر قراردادی باید 3 تا قیمت استعلام شود و به پایین ترین قیمت مناقصه داده شود.


سعید : چند تا از نمایندگان فعلی از شما حمایت می کنند ؟

15 تا ا زمن حمایت می کنند. 10 تا از انان هم بازنشسته می شوند . تعدادی هم رای نخواهند آورد . با حضور شهردار جدید ، شهرداری جید هم شاهد خواهیم بود.

سعید : در مقایسه با شهرهای اروپا ، سیستم حمل و نقل شهری تورنتو در رده پائیئی هست .آیا مخالف توسعه قطار روی زمینی هستید . ؟
فورد : من معتقد به توسعه مترو هستم . قطار روی زمین قدیمی هست . اگردردان تان تورنتو رانندگی کرده باشید و پشت یک قطار قرار گرفته باشید تجارب خوبی نخواهید داشت .

سعید : هزینه های ساخت مترو بسیار بیشتر از قطار روی زمین هست از کجا تامین می کنید ؟ دولت فدرال واستان که مشکل دارند . همین چندی پیش ، مک گینتی اعلام کرد نمی تواند تعهدات مالی اش برای توسعه مترو را عملی کند
فورد :

بله آنها باید کمک کنندو لی وقتی نمی کنند ، بخش خصوصی می تواند آنرا تامین کند بشرط اینکه در مسیر این مترو ، اجازه ساختن مجموعه های آپارتمانی بدهیم تا در سرمایه گذاری تشویق شوند.

سعید : یعنی خود مردم تورنتو باید این هزنیه را بدهند
فورد : بله

سعید : درمورد وضع عوارض برای" دان ولی " برای هزینه سیستم زیر بنائی حمل و نقل شهری ، نظرتان چیست ؟

فورد : من مخالف هستم. چقدر مردم باید مالیات بدهند.

سعید : ده ها اتوبوس برای انتقال پلیس و دستگیر شدگان استفاده شد ، چه کسی پول اینها را می پردازد ؟

فورد : مهم نیست چه کسی می دهد فدرال – استان و یا شهرداری ، از جیب شما بیرون می آید .

سعید : شما ، همراه با دیگر اعضای انجمن شهر کاملا در کنار پلیس تورنتو در موردبرخوردها در تظاهرات جی 20 ایستادید .می شد جور دیگری عمل کرد و آن جمع کوچک خشونت طلب را بدون حادثه ای منزوی کرد و چهره تورنتو را حفظ کرد .

فورد : پلس باید از مردم و اموالشان مواظبت کند . وقتی ماشین پلیس را آتش می زنید ، شیشه ها را شکستند . بنابر این پلیس درست عمل کرد . حق همه هست که تظاهرات بکنند.

سعید : بسیاری از مهاجرین در تورنتو کسانی هستند که به واسطه خشونت در کشورهایشان به اینجا آمده اند ما علیه هر خشونتی هستیم ولی انهائی که دستگیر شدند همان هایی نبودند که آتش زدند و شیشه ها را شکستند . ؟

فورد : پلیس به انها گفته شد ه بود که اگر متفرق نشوید ، در 10 دقیقه دستگیر می شوند . باید می رفتند . پلیس تورنتو بهترین پلیس دنیا هست .

سعید : اگر انچه که شما می گویید درست است ،چرا با تشکیل کمیسیون تحقیق موافقت نمی کنید ؟ تصمیم به امدن جی 20 به تورنتو در پشت درهای بسته در انجمن شهر در فوریه 2010 تصمیم گیری شده بود.
فورد : 80 درصد مردم با رقتار پلیس موافق هستند به همین علت من مخالف تشکیل کمیسیون تحقیق هستند .



سعید : شما مخالف شرکت مهاجران در رای گیری هستید در حالیکه مهاجران قریب به 200 هزار نفر در تورنتو خانه و زندگی دارند و مالیات می دهند .

فورد : من مشکلی شخصی ندارم . ولی نمی شود که مهاجران ، فقط آ رای بدهند و حق انتخاب شدن نداشته باشند . بنابراین باید دو طرف قضیه رادید .

سعید : تفاوت شما با ر قیب اصلی خودتان ، سمیترمن را چیست؟
فورد : دو تفاوت عمده دارم. یک، من همسر دارم .

سعید : اسمیترمن هم قانونا همسر دارد.

فورد : بله نام همسر من رینا هست ودو فرزند از وی دارم ، استفانی و داگلاس . من به ارزشهای خانوادگی
اعتقا د دارم .

سعید : بسیاری از کامیونیتی ایرانی کانادایی هم در عین حالی که به عدم تبعیض برای همجنسگرایان موافق هستند و لی تعریف کلاسیک خانواده به عنوان زن و مرد را باوردارند که به مواضع محافظه کاران نزدیک است .

فورد : من با یک زن ازدواج کرده ام . اسمیتر من هم می تواند با یک مرد ازدواج کند که قانونی هست . من این باور خود م هست . اگر دو نفر هم جنس گرا می خواهند با هم ازدواج کنند این مسئله شخصی هست . من نگران اینکه مردم در خلوت چه میکنند ، نیستم . به عنوان شهردار، برای من پول مردم مهم هست که چگونه خرج می شود .
دومین تفاوت من ، 20 سال سابقه در تجارت هست . شرکتی که چندین میلیون دلار درامد و کار ایجاد کرده است . هیچ کدام از رقبای من چنین تجربه ای را ندارند . باضافه 10 سال عضویت درانجمن شهررا که اسمیتر من ندارد .


سعید : چه پیامی برای کامیونیتی ایرانی دارید که بنظر می رسد بالغ بر دهها هزار نفر آنا ن در تورنتو زندگی می کنند ، دارید
فورد : روز 25 اکتبر به پای صندوقهای رای بروید و رای بدهید . سه تا رای گیری است . برای شهردار- اعضای انجمن شهر و معتمدان مدرسه ( تراستی ) . اگر سوالی در مورد برنامه من دارید با من تماس بگیرید .
با سابقه من شما می توانید بگویید چه کسی برای شهردارشدن بهترا ست . فور د با سابقه روشن در مورد مالی یا کسانی که میلیونها دلا ر را حیف و میل کرده اند .
سعید : با تشکر از شما که وقت تان را به ما دادید

فورد : با تشکر از شما برای فرصتی که برای من فراهم کردید تا با کامیونیتی ایرانی کانادایی از طریق رسانه تان ارتباط برقرار کنم.


1- Toronto Star- San Gerwal-
2- ّFracnes Nunziata
3- MFP inquiry - http://www.toronto.ca/inquiry/ Sep 2005

جمعه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۹

پروژه نو اندیشی دینی – سخنرانی و پرسش و پاسخ حسن یوسفی اشکوری در جمع دانشجویان ایرانی دانشگاه واترلو ( انتاریو – کانادا )
نو اندیشی دینی گفتگو و پرسش و پاسخ
پنجشنبه 27 می 2010
ساعت 7 بعد از ظهر
دانشگاه واترلو ROOM #AL 116- گروه شب ایران

1
http://www.youtube.com/watch?v=rip76mY7xVQ
2
http://www.youtube.com/watch?v=UnlBk4YeMnY
3
http://www.youtube.com/watch?v=J_jT9xlUX8A

4
http://www.youtube.com/watch?v=8Ph7WdM6Vtk


5
http://www.youtube.com/watch?v=3n3xJmfjReo
6
http://www.youtube.com/watch?v=hay9XWiE9mo
7
http://www.youtube.com/watch?v=nJAuOV9Zqf4

8
http://www.youtube.com/watch?v=Odm2_ZW_dko
9
http://www.youtube.com/watch?v=J0GQPnF53jY
10
http://www.youtube.com/watch?v=sidvyfGo5mM
11
http://www.youtube.com/watch?v=w45GWHpFtjQ

انجمن فرهنگی واترلو ، مستمر و پرکار ولی بی ادعا


انجمن فرهنگی واترلو ، مستمر و پرکار ولی بی ادعا


سعید سلطانپور


مقدمه :

شهر واترلو ( نام آخرین محلی که ناپلئون از انکلیس ها در سال 1815 شکست خورد ) ، در 103 کیلومتری غرب تورنتو(1) یکی از مهمترین مراکز علمی کاناداست . علیرغم حضور صدها دانشجوی ایرانی در رشته ها ی لیسانس ، فوق لیسانس و دکترا ، ونقش استراتژیک آن در آینده کامیونیتی ایرانی در انتاریو ، کمتر به این شهر و مسائل حوزه ان پرداخت شده است .

این شهر در سالها ی پیش بیشتر شهرتش به خاطر بورسیه هایی بود که به این دانشگاه می آمدند و بالطبع کمتر در مسائل عمومی تر جامعه ایرانی درگیر می شدند و بیشتر درون گرا بودند . چند سالی است که حضور گسترده دانشجویان مقطع لیسانس در دانشگاه واترلو که کامپیوتر ش ، و ارتباط نزدیکش با بیل گیت و کمپانی رِیم ( بلاک بری ) واترلو را شهرت جهانی دارد.

سیاستمداران کانادایی کمتر از کامیونیتی ایرانی با خبر بودند . مصاحبه هایی که با خانم الیزابت ویتمر ( وزیر بهداشت مایک هریس و نماینده فعلی استان از حزب محافظه کار) و اقای آندره تلدگی نماینده لیبرال که با 100 رای ، صندلی خود را در پارلمان در 2008 به رقیب محافظه کار خود( پیتربره ید ) واگذاشت بخوبی ازکم اطلاعی آنان در مورد دانشجویان و کامیونیتی ایرانی دلالت می کرد. شکی نبود که دانشجویان ایرانی واجد شرایط رای دادن می توانستند سرنوشت صندلی ان شهر را به نفع لیبرال ها عوض کنند. درهر حال دانشجویان ایرانی وخانواده هایشان می توانند رای سرنوشت سازی در شهر واترلو- کییچنر) داشته باشند .


در ماه مه امسال ، با دست اندرکاران شب ایران آشنا شدم ، انجمنی که بعد از تحولات انتخابات و ظهور پدیده جنبش سبز ، در دانشگاه بوجود امده بود. با مهران راد از دست اندرکاران شب ایران آشنا شدم و متوجه شدم که انجمن فرهنگی واترلو را مدیریت می کند که تا کنون در 10 سال گذشته ، دوشنبه های هرهفته برنامه ادبیات کلاسیک فارسی زبان را داشته اند . به عنوان نمونه دو بار حافظ را دوره کرده اند و کلیله و دمنه را خوانده اند و اکنون نیز شاهنامه را مرور می کنند.
به انها قول دادم که در اگوست از برنامه شاهنامه خوانی انها دیدار و ضبط تلویزیونی خواهم داشت تا دیگر اعضای کامیونیتی ایرانی هم از تلاشهای کسانی که بدور ازدغدغه های شهرت و سیاست ، کارفرهنگی را وظیفه می دانند ، آشنا شوند وهم تشویق شوند.
روز دوشنبه 23 اگوست به همراه فیلم بردارمان به واترلو رفتیم . در راه بین پارکینگ تا ساختمان دانشکده روانشناسی که این مراسم این دفعه در ان برگزار می شد ، گپی با مهران راد کردم که با لهجه شیرین کرمانی و طنزش ، با حوصله و علاقه شکل گیری انجمن و فعالیتهای انرا بیان کرد که ماحصل انرا می خوانید .

س: آقای راد ، با تشکر از وقت شما ، چه شد که انجمن فرهنگی واترلوتشکیل شد ؟

راد :

سال 1999 تازه به اتفاق همسرم به کانادا امده بودیم . همسرم در رشته دکترا پذیرفته شده بود . در یک کارگاه نجاری متعلق به یکی از هموطنان به نام سعید مشغول به کار شدم. همیشه ضبط روشن بود و صدای شجریان و شعرهای حافظ فضا ی کارگاه را دل انگیز وگاها غم انگیز کرده بود. همکاران در برخی مواقع به معنی و مفهوم شعر حافظ دست نمی یافتند با توجه به اشنائی اندک من با حافظ ، از من می خواستند که توضیح می دادم . کم کم کار بجایی رسید که کار تعطیل می شد و آقا سعید هم قهوه ای می گرفت و ما هم در مورد معنی شعر حافظ صحبت می کردم.

سعید : در کشور ی که سیستم براساس منفعت و پول بناشده است و رابطه بین کارگر و کارفرما یک رابطه
کا ملا اقتصادی ، هست ، وقت گذاشتن برای کارهای فرهنگی جای تقدیر دارد .

راد : بله. خوشبتانه این کارگاه همچنان بازهست .
در هر حال از انجا با کمک همکاران تصمیم گرفتیم که در منزل دوستی ، جلسات هفتگی را به طور جدی تر بر گزار کنیم . بعداز چندی تعداد مان به 18 نفر رسید . دوستان دانشجو پیشنهاد کردند که به دانشگاه برویم تا زحمت کمتری برای خانواده ها داشته باشیم . از 2002 این جلسات هفتگی بغیراز دو بار که من به مسافر ت رفتم و همینطور در تعطیلات طولانی ( لانگ ویک عند ) ، برگزار شده است .
. از کمبریج و حتی " شهر گولف " هم به این مراسم امدند . دکتر امیرچینائی به ما پیوست . الان در یکی از دانشگاه های پورتوریکو کامپیوتر درس می دهد ازواترلو رفت . یادش بخیر ، این جلسات باعث خیر هم شد ه است در میان از این جمع ازدواج هم صورت گرفت. مادرزن اقا سعید هم به شعر حافظ بسیار علاقه مند بود و پای ثابت این مراسم . چند سال پیش فوت کرد. بعضی وقتها سر خاکش می روم و براش شعر حافظ می خوانم و به این ترتیب یادش و جایش را گرامی می دارم.


سعید : چه متن هایی را خوانده اید ؟

راد :
متون نوشته مانند تاریخ بیهقی را خواندیم . از شعر ها ، دوبار حافظ را خواندیم بار اول 3 سال طول کشید و بار دوم یک سال و نیم. بوستان سعدی را خواندیم . دفتر اول مثنوی مولوی – با تمام کردن این بخش از شا هنامه که امروز بعد از مصاحبه با شما ادامه خواهیم داد ، یک دور شاهنامه را تمام کرد ه ایم .

سعید : نسل جدیدی هم در این جمع هست ؟
راد: با خنده البته همه ما جوانیم ولی وقتی که حافظ را می خوانیم جوانتر هم در قلب مان می شویم . البته دانشجویان جوان دوره لیسانس هم به ما اضافه شده اند . کوچکتر ها به مدرسه فارسی می روند.
راستی یکی ازدستاوردهای انجمن فرهنگی ، تاسیس مدرسه فارسی زبان بود که باتلاش ما به عنوان یک واخد رسمی توسط آموزش وپرورش پذیرفته شده است.


سعید :
شب شعر از دورن شما شکل گرفته است ، شکل گیری انرا بگویید ؟

راد : در اولین شب جلسه بعد از حوادث انتخابات در ایران ، دیدیم 70 نفر در جلسه شرکت کرد ه اند و از ما می خواهند که کاری بکنیم برای کمک به مردم ایران . برای اینکه ما سابقه داشتیم . خوب گفتیم که ما سیاسی نیستیم . یعنی انجمن کار سیاسی نمی کند . انجمن ادبی هست ولی با کمک دوستان دیگر ، شب ایران را تشکیل دادیم که اقدام به برگزاری مراسمی کرده است .

سعید : بله ، دهمین جلسه را هفته پیش بر گزار کردید و جلسه ای هم در ارتباط با قتل عام مظلومانه زندانیان سیاسی 67 ، در سپتامبر در دستور کار دارد


راد : بله گروه " .شب ایران " گروه اجتماعی سیاسی هستند .

سعید : بر گردیم به فرهنگ ، علت موفقیت شما و استمرار انجمن فرهنگی واترلو در چیست ؟ در مقایسه با تورنتو ، ما تعداد زیادی از اهل ادب داریم ولی چند سالی است که کار جدی و مستمری نداریم . واژه که مدتهاست یک واژه افسوس شده است ، کافه رنسانس متاخر تر هست . یکی از دست اندرکاران رسانه ای به من می گفت در مراسم موسیقی و شب شعر که ماهانه بودو دو سه جلسه ای بزگرار شده است ، برخی چنان به اول بودن نامشان ، حساس هستند که تا پای برگزارنشدن مراسم پیش رفته ایم ولی بخیر گذشته است . باید به باسابقه ترها احترام گذاشت ولی نسل جوان تر هم باید اجازه داشته باشد که در کنار این نسل باسابقه تر در یک شرایط سالم رشد کند وپخته شود . من کارشناس ادبی نیستم ولی به عنوان ناظر اجتماعی می دانم که کار جدی نمی شود یعنی ما باید بعد از 20 سال مکتب تورنتو داشته باشیم که نداریم؟


راد :
راز آن تکثرگرائی هست . همه به سخنان گوش می دهند و نظراتشان را بیان می کنند. بطور مثال در جلسات مثنوی مولوی ، دفتر اول بحث های داغی در گرفت . منظورم در همان حوزه ادبیات هست . هر دو طرف حرفهای تند خود را زدند ولی جلسه بعد دوباره امدند و دنباله مثنوی را ادامه دادیم.
اصلا مگر نه این است که باید از سخنان بزرگان باید تاثیر بگیریم. چگونه می شود این سخنان را شنید و متاثر نشد. همینطور شنیدن سخنان دیگران . همه حرفها بر روی ادمها تاثیر دارند.

سعید : درست است که شما ادعایی ندارید ولی با توجه به بسته بودن فضای ادبی ایران ، وازادی در کانادا ، شما چرا جلسات را منتشرنمی کنید بهر حال بی تاثیر نخواهد بود. چرا نمودار بیرونی ندارید ؟

راد مقداری از این جلسات را دوستان در سایت های مختلف منتشر کرده اند .

سعید : انجمن سایت دارد ؟
راد : متاسفانه نه . این ایراد به ما بر می گردد که این جلسات را مکتوب و ضبط نکرده ایم . ما از اینکه د ر این مورد جدیت نکردیم مقصریم .

سعید : شما اهل کرمان هستید . چه شاعری دارید ؟
راد : خواجوی کرمانی که در شیراز دفن هست .
سعید : این روزها بحث داغ ایرانی بودن شاعران در اینترنت رواج دارد . خوشبختانه سعدی و حافظ اهل شیراز هستند و شیراز هم همیشه تا کنون جز خاک فعلی ایران هست ولی شاعرانی نظیر مولوی که افغان ه وی را اهل بلخ که زمانی جز ایران بوده است ا و ترک ها نیز وی را تر ک می دانند که در قونیه دفن هست . با توجه به دهکده جهانی شدن و استقلال بسیاری از ملیت ها و قوم ها ، اگر این مسائل درست حل و فصل نشود ، می تواند به اختلافات قومی و ملی و تشدید فرهنگ نفرت ، دامن زده شود . اگر نسل جوان ما د رکانادا ، شاعری ، دانشمندی شود براستی ایرانی هست یا کانادائی ؟


راد : اینکه ما و شعرا ایرانی هستیم یک بحث هست و اینکه ما در حوزه جغرافیایی بحث نمی کنیم . حوزه ما فرهنگی هست و انهم حوزه زبان فارسی هست زیراا که در گرد هم اوردن ایرانیها نقش مهمی داشته است . بعضی وقتها حوزه زبان فارسی ، وسیع تر از حوزه جغرافیای ایران هست . گویندگانی بودند که ایرانی نبودند ولی به فارسی شعر می گفتند مانند امیر خسرو دهلوی(3) و یا ناصر علی سرهندی ملقب به سعدی هند شاعر قرن 12 . میرزا اسدالله خان غالب و ميرزا عبدالقادر بيدل ( قرن 11 ه.ق )و علامه اقبال لاهوری اینها ارتباطشان با ایران نیست با زبان فارسی هست .

ای که از فهم حقايق دم زنی خاموش باش عمر ها بايد که دريابی زبان خويش را
بیدل
گوینده ایرانی یا ترکی که زبان فارسی می دانسته است و شاهکارهای جهانی افریده اند بنابر این نباید روی کلمه ایران بی جهت حساس باشیم . فرض کنیم یک فرانسوی ، شعر فارسی بسراید ، ایا وی ایرانی خواهد شد ؟
بنظر من باید روی زبان فارسی حساس باشیم. حوزه فرهنگی هست که برای ما ارزش دارد .

سعید :
صحبت از زبان فارسی شد . فردوسی می گوید بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
اگر فردوسی نبود زبان فارسی احیا نمی شد. هرچند فردوسی با جمع اوری داستانهای شاهنامه که در بین مردم رواج داشت و به شعر کردن انها ، نقش مهمی داشته است ؟

راد :
در اینکه فردوسی سهم مهم و بی نظیری در شکل گیری فرهنگ فارسی داشته است ، شکی نیست .
رشد ادبیات فارسی رشد انفجاری بوده است . وقتی به قرن سوم می رسیم اصلا در زمینه شعری ، تک و توک شاعر داریم . کوششهای ایرانیان در زمینه های نظامی و فرهنگی عمدتا با پیروزی چشمگیری مواجه نشده است .
آنها احساس می کنند با ید به نحودیگری باید ، این هویت را بازسازی کنند. شانسی که اوردیم استقلال در حوزه خراسان بود . در دوران سامانیان شروع می شود. به رودکی (4) ادم الشعرا گفته می شود زیرا قبل از وی شاعری نبوده است . حداقل وی 100 هزار شعر سروده است که از مجموعه سی و چنند هزاری مولوی و حافظ و سعدی بالاتر هست . روشنائی که ایجاد می کنند که این توانائی در زبان فارسی هیت باعت رونق زبان فارسی می شود. از این زاویه هست که فردوسی نقش چشمگیری داشته است.



سعید : متاسفانه جریاناتی سعی دارند فردوسی را خارج از حوزه تاریخی اش با سو استفاده از چند شعر وی از زبان رستم فرخراد سردار شکست خورده سپاه ایران از لشگر مسلمانان ، در مورد اعراب ( حوزه شبه جزیره عربستان ) را به حال حاضر و تمامی اعراب ( از مصر تا مراکش با عقبه های مختلف فرهنگی و ملی ) تعمیم می دهند. ،. باید این موضوع را در نظر گرفت که ما 5 میلیون ایرانی عرب زبان داریم و شعرا ونویسندگانی مانند یوسف بنی طرف هم داریم که ایرانی هست به زبان عربی می نویسد . ترویچ فرهنگ نفرت به ما کمک نمی کند. ترویج فرهنگ نژاد پرستانه و نفرت در تضاد با قوانین حقوق بشر کانادا هست که ما باید انرا جدی بگیریم .:
چو با تخت منبر برابر شود همه نام بوبکر و عمرشود
زشیر شتر خوردن و سوسمار عرب را بجائی رسیده است کار
که تاج کیانی کند آرزو تفوبرتو ای چرخ گردون تفو


راد : منطور شما نامه رستم فرخزاد به برادرش هست .

یکی نامه سوی برادر به درد

نوشت و سخنها همه یاد کرد

اتفاقا هفته گذشته در مورد نامه رستم فرخزاد بحث بود. طبیعی است که سرداری در حال شکست خودش وپیروزی دشمن ؛ مایوس هست و به دشمن می تازد. شاید باید توقع بدتر از این را هم درچنین شرایطی باید داشت . ولی در همان نامه ، رستم فرخزاد از مغیره بن شعیب فرمانده سپاه اعراب که یک چشم هست به خوبی یاد می کند . بهرام گور که داستا ن وی را امروز دنبال می کنیم ، زندگی شاه ساسانی هست که توسط نعمان و منظر پدر و پسر عرب برای پادشاهی ایران تربیت می شوند. هر دو از چشم فردوسی صاحب کمال و فرهیختگی هستند. در حالیکه فردوسی ، از یزدگرد اول پدر بهرام گو ر به خوبی یاد نمی کند و وی را یک چهر ه دیو سیرت می داند. فردوسی ، اعرابی را به بزرگی در شاهنامه یاد می کند. فردوسی وقتی درمورد کسی صحبت می کند در قالب وی فرو می رود و از زبان وی می سراید . چرا می گوییم فردوسی حکیم . وی که پزشک نبوده است . فردوسی حکیمانه هر فردی را اززاویه خود فرد ، می سروده است .


سعید : برگردیم به حافظ . با مقایسه بین دوران حافظ و جاری می توان گفت که تحمل فقها و حاکمان ان دوران نسبت به حافظ بیشتر از تحمل حاکمان و فقیهان امروزی ایران هست . دکتر سروش می گفت که در کتب درسی در ایران بیشتر اشعار حافظ را حذف کرده اند .

راد : من در سیاست سرشته ای ندارم
ولی فکر می کنم صحبت درستی هست . حداقل در این 30 سال گذشته ، ما تحمل کمتری در دولتمردان ایران نسبت به حافظ و مولوی دیده ایم . شاید یکی از دلایل این باشد در زمان خلق این اثار توسط حافظ ، این هاتازگی داشت و تبدیل به فرهنگ عام نشده بود که بقیه انرا دنبال کنند. این تکرار یک مضمونی ایجاد کرده است و انرا جهت دار کرده است . حافظ شاید اسطورهایی را که خلق می کرد ، هنوز ان محتوری و مفهموم را پیدانکرده بود که در فرهنگ ایرانی ها جا افتاد و کاملا به یک ترمینولوژی تبدیل شد که می توانست خطر باشد.

سعید : دکتر براهنی می گفت قدرت ایجاز و مفهمومی شعر حافظ بسیار بالاست و هیچ ترجمه خارجی از حافظ نتوانسته است به ان مفهوم دست بیاید وی می گفت مانند این است که حافظ بچه ای داشته است و وی شعر پد ر را ترجمه کرده است یعنی ترجمه ها نارسا هستند. وتقریبا غیر ممکن است .

راد : متاسفانه من در زبانهای غیرفارسی تجربه ای ندارم و نمی توانم نظر بدهم.

شعر حافظ به درجه اعلادر معنی و مفهوم ایجازی و ساختاری رسیده است .زبان ایهامی آن ، این امکان را می دهد که خوانند ه از زوایای مختلف انرا برداشت کند.
این یک واقعیت است .حتی ساختار کلمات شعر خود بسیار وزین هست . روزی یک خانم امریکایی که شاگرد مدرسه فارسی بود در ماشین من سوار شده بود. شعری از حافظ پخش می شد. پیش خودم می گفتم ایا این شخص از این موسیقی خوشش می اید ؟ از من پرسید چه می گوید ؟ من شعر را برا ی وی ترجمه کردم دیدم گریه کرد. با خود م گفتم عجب ترجمه قوی ای . خانم آمریکائی گفت د رمصرع اول همه کلمات " ش " دارد و در مصرع دوم همه کلمات " س " دارد . این برای اولین باربود که به عنوان فارسی زبان به چنین سا ختاری دقت می کردم ..
جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع که حکم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی
به طبع کار ترجمه چنین متنی بسیار دشوار هست .

سعید : آیا قصد ندارید در مورد شاعران معاصر کار کنید ؟

راد : هر دوره که تمام می شود دوستان برای کار بعدی نظر خواهی و تصمیم گیری می کنند . خودم علاقه دارم که شاملو را کار کنیم . راستش نزدیک بود رای هم بیاورد که دوستان گفتند با توجه به تجربه من در امور کلاسیک ، از این تجربه استفاده کنند . گفتند خودمان ، می توانیم شاملو را بخوانیم . بنابراین امدیم شاهنامه را دنبال کردیم .

سعید با تشکر از شما و دوستان و پوزش که وقت جلسه شما ودوستان را گرفتم. با ارزوی خبر های خوبتر از شما و انجمن فرهنگی واترلو



پاورقی :

1_Waterloo and Kitchener
2- From Yonge and Sheppard
3- ابوالحسن یَمین‌الدین امیر خسرو دهلوی از شعرای پارسی گوی قرن هفت هست وی به سعدی هند ملقب هست و تخلص او طوطی هست . تولد 651 ه.ق.- وفات 725 ) وی به زبانهای فارسی – سانسکریت ، ترکی و عربی تسلط داشته است .

4- رودکی زاده نیمه قرن سوه هجری است وی در نزدیکی پایتخت تاجیکستان امروز بدنیا امده است .وی پدر شعر فارسی خوانده شده است زیر ا قبل از وی هیچ دیوان شعر فارسی وجودنداشته است .
5
بهرام گور –بهرام پنجم با وهرام - جانشین یزدگرد اول ازسلسله ساسانیان

مصاحبه تصویری در یو تیوب را در لینک زیر ملاحظه نمایئد
مصاحبه مهران راد با سعید سلطانپور
1
http://www.youtube.com/watch?v=pEJlOh6G_1Y&feature=related
2
http://www.youtube.com/watch?v=nkZHhkkJSaM

3
http://www.youtube.com/watch?v=-lb0v9wU6j0&feature=related
شاهنامه خوانی انجمن واترلو

http://www.youtube.com/watch?v=53Kq2N3-UK8&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=sBBQUDxyZdA&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=mxts861cGqY&feature=related