Translate

شنبه، تیر ۰۸، ۱۳۸۷

گفت‌وگوی زیر، حاصل مصاحبه خبرنگار روزنامه اعتماد با مهندس سحابی است که از انتشار باز ماند:

گفت‌وگوی زیر، حاصل مصاحبه خبرنگار روزنامه اعتماد با مهندس سحابی است که از انتشار باز ماند:
عزت‌الله سحابي:

*بهشتی نیز با ولایت فقیه مخالف بود*فاجعه هفتم تیر کار مجاهدین نبود

حسين سخنور

مروري بر خاطرات هفتم‌تير زمينه حضور ما بود در دفتر ميدان هفت‌تير مهندس سحابي. وقتي وارد دفتر شديم سحابي نيز مشغول تصحيح و تنظيم جلد دوم كتاب خاطرات خود بود. حكايات شنيدني و ناشنيده‌هاي فراواني در خاطرات سحابي وجود دارد كه وقتي به اتفاقات و ترورهاي دهه 60 مي‌رسد، اوج مي‌گيرد.

از اين رو ترجيح مي‌دهيم بيشتر راجع به ترورهاي آن دهه و آثار و تبعات آن در فضاي سياسي و اجتماعي كشور با او صحبت كنيم. او نخست به انگيزه‌هاي متفاوت ترورهاي اول انقلاب اشاره مي‌كند و سپس علت‌هاي متعدد به وجود آمدن آن فضا را برمي‌شمارد. سحابي پيش از آنكه كلام خود را آغاز كند به ما تذكر مي‌دهد: «راجع به اين مسائل كمتر سراغ من بياييد.»

جمعه، تیر ۰۷، ۱۳۸۷

هر صداي آزاديخواهي در فرقه به فرمان رجوي ها خاموش گرديد.

سعيد نوروزي – قرباني به خواست رجوي ها




فرقه تروریستی رجوی در روز سوم تیرماه 1387به کسب یک پیروزی سیاه نائل گشت.
در این روز دولتمردان فخیمه استعمارکهنه به حذف نام این فرقه از لیست تروریستی رای دادند، بهمین بهانه رهبر خائن و فراری فرقه که عامل سرکوب و کشتارنسلی پر جنب و جوش و پرخروش می باشد و از منظر تمامی آزادیخواهان بعنوان عامل سرکوب و کشتار نسلی پویا، بایستی محاکمه و پاسخگوی جنایات خود باشد وقیحانه ، این روز را تداوم راه مصدق کبیر نامیده است ! شگفتا از این یکسان گری !

سئوال این است :

آیا کسب پیروزی تاریخی توسط مصدق با این امتیاز کسب شده برای فرقه رجوی از منظر ایرانی آزادیخواه پیروزی همسویی بوده است ؟
آیا هدف مبارز بزرگ ایرانی ( مصدق کبیر) سرتعظیم فرود آوردن در برابر استعمارگر بوده است ؟ ! که این فرد وقیحانه کسب امتیازی سیاه و کثیف را به مثابه تداوم حرکت 30 تیر آزادیخواهان دانسته است ! شگفتا از این همه وقاحت!
آیا تایید حرکت های هیستریکی رجوی یعنی مبارزه ؟ که دولت فخیمه این خائنین را بعنوان تکیه گاه خود برگزید تا بدین وسیله دوباره به دست درازی های خود بر ثروت ملی ایران نائل گردد؟
اگر از دیدگاه پیران استعمار کهنه رجزخوانی های مزدوری خائن ، مبارزه خوانده شود و برای این مزدور فراری هورا بکشند؟ ! از دیدگاه و منظر آزادیخواهان و مبارزان ایرانی این امتیاز یک سرشکستگی شمرده نمی شود ؟!
میدانیم که استعمار کهنه هنوز داغ ملی شدن صنعت نفت توسط مصدق کبیر را فراموش ننموده و از این بخش از خاک کره زمین که دارای ثروت و ذخایر بی همتای خدادادی است چشم پوشی نکرده است ؟ بنابراین در پی یافتن عناصر خائن و مزدور به این مرز و بوم بوده و برای خائنین و مزدوران امتیازات ویژه در نظر گرفته بنابراین با خارج کردن این فرقه از لیست تروریستی ، دشمنی خود را با آزادیخواهان و ملت ایران به اثبات رساند!
این حرکت دولت فخیمه و نمایندگان مجلس چنین دولتی باعث شرمساری میهن پرستان ایرانی است چرا ؟ که فردی که بانی به انحراف کشاندن مسیر دمکراتیزه شدن جامعه تغییر یافته ایران بوده است با وقاحتی وصف ناپذیر، کسب امتیاز از استعمار کهنه را با قطع دست استعمار از صنعت نفت ایران را همسو و هم جهت دانسته است و باعث آزرده شدن روح مبارز کبیر ، مصدق گردید و وقیحانه به پای بوسی استعمار کهنه رفته است!

به بخشی از سخنان غایب کبیر توجه نمائید!
در همين لحظات، بايد از نمايندگان شرافتمند مردم انگلستان قدردانى وتشكرنمود. به خاطر روشن بينى سياسى شان، به خاطر شرافت انسانى شان و به خاطر ايستادگى و ثبات قدمشان در دفاع ازمظلوم...

با این پیام ، این مزدورکه بیمار روحی و روانی است و نام رهبر فرقه را یدک می کشد و از ریخته شدن خون انسان ها لذت می برد ، جنگ طلب خستگی ناپذیری که برای برافروختن آتش جنگ به مجیزگویی استعمارگر کهنه میرود تا به استثمارگر نیز یادآوری نماید که قدردان خوبی است و بدینوسیله با تحریک امپریالیسم برای کسب امتیاز ، از عمو سام و صهیونیسم گام بر می دارد.
اینک مردم آزاده جهان دریافته اند که این مزدور جایگاهش نزد تروریست های بین المللی است چه خطر بزرگی برای جامعه بشریت می باشد !
ننگ ابدی بر خیانت و خیانت پیشه !

بیاد داشته باشیم :

آزادي روح بخش است بشرط اینکه کلیه قواعد رسیدن به آزادی رعایت گردد.


با احترام سوسن نوروزی07/04/1387

دوشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۷

هاله نور در حوزه رهبری و وظیفه روشنگری ما

هاله نور در حوزه رهبری و وظیفه روشنگری ما


سعید سلطانپور

از محمد رضا شاه روایت شده است که در راهپیمائی میلیونی تاسوعای 57 در هلی کوپتری مردم را که شعار مرگ بر شاه می دادند را مشاهده کرده بود و بعد از آن کاملا روحیه خود را باخت . دیدیم که محمد رضا شاه علیرغم تحلیل درستش درمورد ایران و ایرانستان شدن ( صرف نظر از مقوله حق و باطل )با توصیه ژنرال هایزر از ایران خارج شد . در حقیقت توهم شاه از میزان محبوبیت خود ش در میان مردم بدلیل وجود بله قربانهای درباری باعث شد که تاریخ ایران و خاورمیانه و جهان تغییر کند ( اثرات منفی و مثبت آنرا در این مقوله نمی گنجد ) . شاه سالها بود که با مردم عادی فرصت گفتگو پیدا نکرده بود . به شاه تلقین شده بود که نظر کرده هست و نابغه ای است که ایران را یک تنه به سمت تمدن بزرگ می برد .

شاه معتقد بود که کمر بسته امام رضا هست . و به این ترتیب هر ساله به حرم امام رضا ( ع) می رفت و زیارت می کرد . من فکر نمی کنم شاه قصدش فریب مردم بود و واقعا به این داستان باور داشت .

در دوران امروز هم رییس جمهوری هم مانند احمدی نژاد داریم که منتصب شورای نگبهان است و
http://bayanupload.blogspot.com/
متن کامل

شنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۷

مصباح یزدی مبتکر خط کورها

تا امروز فکر می کرد م مبتکر خط برای کورها یک نفر دیگر ی بغیر از مصباح یزدی بودم تا اینکه ذوالنور معاون نمایندگی استبداد ولی فقیه در سپاه گفت

وي بدون اشاره به سند و مدرکی و پس از سال ها تحقیق تصريح كرد: طبق اسناد موجود آيت الله مصباح يزدي با خط ابداعي و رمزي به چاپ اطلاعيه و بيانيه مي‌پرداخت و براي اينكه اسناد انقلاب به دست بيگانه و نامحرمان نيفتد ، ايشان با اين شگرد به مبارزه با رژيم مي‌پرداخت.


این اسناد را باید از دسته کورها آدرسش را گرفت . . البته با عرض معذرت از کورها
این ذوالقدر حرف خنده دار دیگه ای هم زده و گفته که

تا حالا فکر می کردم آمریکا هم حکومتش از نوع ولایت فقیه است که تصحیح شدم
ذوالنور خاطرنشان كرد: حضرت امام راحل (ره) چنين تفكري كه مردم به ولي فقيه مشروعيت مي‌دهند را قبول نداشت، اگر اينگونه باشد ، امروز حكومت رييس جمهور آمريكا ، رژيم اسرائيل و حكومت هاي شيطاني ديگر نيز مشروع مي باشند.


تنها کشوری که ولی فقیه دارد ایران هست یعنی تمامی کشورهای دیگر نامشروع هستند جمهوری اسلامی مشروع .

بیچاره مردم ایران که گیر چه کسانی افتاده اند که خودشان از خودشان مثال می سازند .نفهم هائی افتاده اند

پنجشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۷

http://www.shahrvand.com/

http://www.shahrvand.com/
جنبش جمهوری خواهی در کانادا و قطع بند ناف انگلیس

کبکی ها خواهان استقلال هستند در حالی که جنبش جمهوری خواهان که سابقه طولانی هم دارد به کنفدراسیون کانادا و استقلال کانادا معتقد است. بنابر این نمی تواند در کنار جدایی خواهان کبک باشد
گفت وگو: سعید سلطانپور
10-06-2008




گفت وگو با چارلز روچ از وکلای مدافع حقوق بشر
و فعال مدنی کاناداو از رهبران سیاه پوست

روز جمعه 6 جون ساعت 11 صبح با چارلز روچ (1) از وکلای برجسته حقوق بشر و مهاجرت کانادا و از شخصیتهای برجسته سیاهپوستان کانادا در دفتر کارش دیدار و گفت وگو کردم. او که تجارب شخصی و دانش زیادی از مبارزات مردم کانادا برای تحقق خواسته های حق طلبانه شان و نیز شرایط تبعیض نژادی سیاهان و مهاجران دارد، در برابر هر سئوالی پاسخ های بسیار دقیق و آگاهانه دارد. چارلز روچ آن چنان مطمئن و با آرامش صحبت می کند که مصاحبه نیم ساعته ما تبدیل به یک ساعت و اندی شد بدون اینکه گذر زمان را حس کنیم. مجبور شدیم سئوالات نپرسیده را به جلسه دیگری موکول کنیم .

چارلز روچ که بسیار تحت تاثیر مارتین لوتر کینگ است، از فعالان جنبش جمهوری خواهی کاناداست(2) که از راه های حقوقی و قانونی برای پایان دادن به سلطه انگلیس و استقلال تمام عیارکانادا تلاش می کند. او سالهاست که برای لغو قسم خوردن به ملکه انگلیس برای شهروند شدن در دادگاههای کانادا تلاش میکند.



لطفا خودتان را معرفی کنید.

ـ من چارلز روچ "دفتر حقوقی روچ و همکاران" متشکل از هشت وکیل را اداره می کنم. مدت 44 سال است که وکالت می کنم و از وکلای حقوق فردی و مدنی هستم و علاقه زیادی به کار در زمینه های حقوق بشر در سطح بین المللی دارم .

بین سالهای 1998تا 2005 در شهر روژه در آفریقای شرقی به عنوان وکلای متهمانی که در ماجرای قتل عام و نسل کشی و جنایت علیه بشریت ـ که در سال 1994 در رواندا اتفاق افتاده بود ـ محاکمه می شدند، شرکت داشتم.

هدف من احقاق حق و عدالت برای کسانی است که از این قتل عام ها زنده مانده اند.برای کسانی است که در این گونه فجایع قربانی شده اند. کسانی که در زندانها شکنجه و یا به قتل رسیده اند.

متن کامل در شهروند

شنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۷

افشاگری غافلگیرانه یک مسئول قوه قضائیه

افشاگری غافلگیرانه یک مسئول قوه قضائیه
افشاگری غافلگیرانه یک مسئول قوه قضائیه


آقایان و آقازادگان مملکت را به تاراج بردند!
- یکی از اقایان علما آمد گفت یک پسرمعلول جسمی دارم و می خواهم یک موسسه توانبخشی بسازم که پسرم هم زیر نظر خودم باشد. ما هم موسسه را ثبت کردیم. بعد آمد گفت که اقا من ساپورت مالی می خواهم فلان معدن سنگ دهبید فارس را که بهترین معدن سنگ دنیاست به من بدهید. بعد از چند وقت گفت کم است معدن دیگری در زنجان را هم به من واگذار کنید و تا به حال این اقا چهار معدن را تصاحب کرده به بهانه ساپورت یک موسسه توانبخشی. در این زمان دانشجویان با اصرار خواستند که نام این شخص چیست. پالیزار گفت آیت الله امامی کاشانی (عضو شورای نگهبان و یکی از 4 امام جمعه موقت اما پای ثابت تهران)

پنجشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۷

تظاهرات اعتراضی دانشجویان و پشتیبانی جامعه ایرانی تورنتو


عکس ها : سعید سلطانپور

تظاهرات اعتراضی دانشجویان و پشتیبانی جامعه ایرانی تورنتو
دادن شعارهای مناسب پشتیبانی خود را از این دانشجویان اعلام داشتند. در این مراسم کوششگران اجتماعی جامعه ایرانی به طور وسیعی شرکت کردند و بدینوسیله پشتیبانی قاطع خود را از دانشجویان اعلام داشتند.

برخی از شعارهایی که روی پلاکاردهای مختلف نوشته شده بود چنین بود: "پارسال نتوانستم شهریه خود را بپردازم امسال چگونه 4% اضافی را بپردازم"، "شهریه را ملغی کنید"،"اتهام علیه دانشجویان را پس بگیرید"، "تحصیل حقی است همگانی"، "دانشجویان و کارگران را نمیتوانید با شرایط ضمانت و تهدید پلیس بترسانید"...

دانشجویان یک صدا فریاد میزدند: "آموزش حق ماست و ما برای احقاق این حق مبارزه میکنیم." عده ای از دانشجویان شعار میدادند: "دانشگاه مال کیست؟"بقیه یک صدا جواب میدادند: "مال ما." یکی از نمایندگان حزبدموکرات نو (ان دی پی)، آقای روزاریو مارچیز(Rosario Marchese)، همبستگی حزب خود را با دانشجویان اعلام داشت و اتهام وارده علیه دانشجویان را بی مورد و تهدید آمیز خواند. او اعلام کرد که دولت لیبرال مک گینتی هزینه های دانشگاهی را بدون توجه به وضعیت جامعه بالا برده است و مسئول نهایی این مشکلات است. او تاکید کرد که حزب دموکرات نو از دانشجویان متهم پشتیبانی میکند و خواهان سیستم آموزشی عادلانه تری است

چهارشنبه، خرداد ۱۵، ۱۳۸۷

لبنان،پیش زمینه های دوحه


توافق قطر فصل جدیدی برای لبنان بود. در این کنفرانس 6 روزه بحران لبنان با تغییر ساختار انتحابات بر اساس جمعیت و نیز دولت وحدت ملی که خواست گروه های اپوزیسیون بود به تواف دست یافت و ژنرال میشل سلیمان رئیس ستاد مشترک به ریاست جمهوری رسید
مقاله ای از فرید مرجائی

دوشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۷

رئيس جمهور اعلام كرد كه "شخصا" در مورد مساله گراني مسكن وارد مي شود.

رئيس جمهور اعلام كرد كه "شخصا" در مورد مساله گراني مسكن وارد مي شود.


از دفترچه خاطرات يك رئيس جمهور:
امروز ساعت 5 صبح از خواب بلند شدم. بعد از نماز و ورزش و صبحانه و دعا براي نابودي مافيا، وزير مسكن را احضار كردم. بيست دقيقه بعد در حاليكه هنوز خميازه مي كشيد در دفتر حاضر شد. سلام و عرض ارادت كرد. شخصا به او دستور دادم كه مسكن را ارزان كند. هاج و واج من را نگاه كرد و بعد پرسيد چطوري؟ گفتم من اين حرفها حاليم نيست، يا تا پس فردا مسكن را ارزان مي كني يا مي فرستمت وردست وزراي اخراجي قبلي. خيلي گريه و زاري كرد كه زن و بچه دارد و اگر بيكار شود شرمنده آنها مي شود. دلم سوخت. گفتم بچه هاي دفتر بيايند ببرند يك آبي به دست و صورتش بزنند تا بعدا تكليفش را روشن كنم.

بعد گفتم وزير اقتصاد بيايد. دو سه دقيقه اي حاضر شد. فكر كنم ناقلا همان اطراف پرسه مي زند كه اينقدر زود به خدمت مي رسد. دوتا ساك نقل و نبات و باقلوا و خرما و گز و كلوچه و قاووت و اين چيزها آورده بود. شخصا عصباني شدم و گفتم اينها چيست؟ ترسان و لرزان گفت سوغاتي است. گفتم اگر اينطور است اشكالي ندارد، بدهد به بچه هاي دفتر. بعد گفتم برود مسكن را ارزان كند. فوري اطاعت كرد اما گفت تازه وارد است و هنوز به چم و خم وزارت آشنا نيست، اگر اشكالي ندارد يه مدتي بهش فرصت بدهم. گفتم چقدر؟ گفت دوسال. آنچنان عصباني شدم كه خودش از پنجره پريد بيرون!

به بچه هاي دفتر گفتم وزير بازرگاني را احضار كنند. گفتند اتفاقا همينجا بست نشسته است. معلوم شد از ترس مجلس به ما پناه آورده! خوشم آمد. گريه كنان آمد تو كه تورا به خدا نگذاريد من را استيضاح كنند. شخصا گفتم نترس در اماني. گل از گلش شكفت. خيلي اظهار ارادت كرد و گفت تا آخر عمر هركاري كه از دستش بربيايد برايم مي كند. گفتم وظيفه ات همينه! حالا برو مسكن را ارزان كن. گفت چشم الساعه! بعد همانجا با موبايلش زنگ زد به رئيس گمرك و گفت تعرفه واردات مسكن را صفر كند!

گفتم آهاي چكار مي كني؟ گفت: جسارتا مثل گوشي موبايل كه طبق دستورتان اول با افزايش تعرفه واردات گران كرديم و بعد با كاهش تعرفه واردات ارزانش كرديم، مسكن را هم ارزان كرديم!

ديدم بنده خدا توي باغ نيست. مرخصش كردم كه برود. بعد گفتم كه بگويند وزير اطلاعات بيايد. آمد. شخصا به او گفتم زود مسكن را ارزان كن. گفت تا كي؟ گفتم تا فردا. گفت چشم. همين امشب يك مصاحبه تلويزيوني مي كنم و مي گويم كه مافيا در قضيه گراني مسكن دست دارند و به زودي آنها را افشا مي كنيم. گفتم خب بعدش چي؟ گفت هيچي ديگر. كار ديگري كه از ما برنمي آيد. گفتم من روزي ده بار اين ماجراي مافيا را مي گويم، اگر فايده داشت كه تاحالا نشان داده بود. يك فكر جديدي بكن. فكر كرد و با خوشحالي گفت: مي خواهيد به جاي مافيا بگوييم گانگسترها پشت پرده گراني مسكن اند؟!
خواهش كردم برود! رفت.

بعد گفتم وزير كشور را احضار كنند. گفتند گفته كار دارم. گفتم بگوييد من كارش دارم. گفتند گفته هر كي با من كار دارد بيايد خيابان فاطمي. خيلي عصباني شدم و شخصا با بچه هاي دفتر يك جلسه سه ساعته براي اتخاذ تاكتيك مناسب در مقابل معضل وزير كشور گذاشتيم.

بعد از ظهر براي مبارزه با گراني مسكن، شخصا وارد شدم. از بنگاه مسكن سركوچه مان شروع كردم و گفتم مسكن را ارزان كند. بنده خدا از ديدن من زبانش بند آمده بود. خيلي ذوق زده بود و بعد از انداختن چند عكس و توصيه براي اشتغال چند تا از فاميل هايش، با خجالت و حجب و حياي فراوان گفت كه كاره اي نيست و مجبور است هر ملكي را به همان قيمتي كه فروشنده تعيين مي كند بفروشد. فكر كنم راست مي گفت. حيف شد. از فردا مجبورم شخصا به در خانه ها بروم و از مالكين آنها بخواهم كه مسكن هايشان را ارزان كنند
.
این طنز را از ایران فرستاده اند . نویسنده آن را ذکر نکرد ه بودند

یکشنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۸۷

لبنان و خاورمیانه جدید

لبنان و خاورمیانه جدید

Farid Marjaee-Canada
فرید مرجایی: طبق قطعنامه دوحه، یك‌شنبه این هفته مجلس لبنان طی مراسمی ژنرال میشل سلیمان رئیس ستاد ارتش را برای سمت رئیس‌جمهوری انتخاب كرد. قطعنامه شامل به‌وجود آمدن یك دولت ائتلافی وحدت، و اصلاح قانون انتخابات نیز است. اپوزیسیون نیز از تظاهركنندگان خواست كه به اعتصاب گسترده و چند ماهه خود در مركز بیروت خاتمه دهند و آنها نیز تمام چادرها را به سرعت برداشتند. تقریبا مقاومت و اپوزیسیون به اكثر اهداف خود رسیدند. بنا به مفاد این موافقتنامه، 11 عضو كابینه دولت ائتلافی به اپوزیسیون تعلق خواهد گرفت و 16 كرسی به جناح دولت. سه كرسی باقیمانده را رئیس‌جمهور انتخاب خواهد كرد. در گذشته اپوزیسیون فقط شش عضو از كابینه را داشت، ولی اكنون حق وتو علیه تصمیمات حساس دولت ائتلافی را نیز به‌دست آورده است. پیش‌فرض جلسه قطر این بود كه سلاح مقاومت اصلا جزء دستورالعمل مذاكرات نباشد. این از اهمیت خاصی برخوردار بود، چرا كه در دو سال اخیر آمریكا و فرانسه با فشار و تصویب قطعنامه شورای امنیت به دنبال آن بودند كه مقاومت لبنان را خلع سلاح کنند. مهم‌تر از همه آنكه درخواست اپوزیسیون مبنی بر اصلاح قانون انتخابات نیز به وسیله قطعنامه دوحه تصویب شد. این اصلاح قانون، حوزه‌های انتخاباتی را كوچك‌تر می‌سازد كه فرآیند انتخابات بیشتر منعكس‌كننده جمعیت‌ها باشد. سوال اینجاست كه چگونه دول هم‌پیمان آمریكا به این توازن جدید در لبنان تمكین كردند؟ به‌رغم كمك‌های مالی، اطلاعاتی و سیاسی دولت بوش، این‌طور كه پیداست، بعد از 18 ماه بحران جریان حریری توان ایستادگی به میزان سابق را تا حدودی از دست داده است. دول منطقه تشدید بحران در لبنان را نگران‌كننده می‌دانند و طرح ثبات لبنان به هر حال به نفع همه است. تئوری وسوسه‌انگیز «تخریب كنترل‌شده» نومحافظه‌كاران در نقاط مختلف منطقه با شكست روبه‌رو شده است. در ضمن در انتخابات ریاست جمهوری آمریكا، مواضع نومحافظه‌كاران مورد نقد قرار خواهد گرفت و شرایط عینی در صحنه این شبكه را در حالت دفاعی قرار می‌دهد. در تحلیل نهایی می‌شود اذعان داشت كه شرایط منطقه و جهانی تا حدودی تغییر كرده است. برای تاثیرگذاری، بازیگران نیازمندند كه درك دقیق‌تری از جهت تحولات و تغییرات منطقه داشته باشند. تحمیل دید تك‌محوری آمریكا- فرانسه به صحنه سیاسی لبنان كارساز نبود. قطعنامه دوحه قطر موفقیت دید «چندجانبه‌نگری» را می‌رساند. رمز موفقیت عامل حزب‌الله در تحولات چند سال اخیر لبنان را چگونه می‌شود ارزیابی كرد؟ نوع عملكرد حساب‌شده و نقش مردمی و تاثیرگذار حزب‌الله در درازمدت، قطعا در این تحولات تعیین‌كننده بود. نیروی حزب‌الله لبنان با دوراندیشی استراتژیك، در تمامی دوره 18 ماهه بحران و مقابله با دولت سنیوره و جریان سعد حریری، توانست كه درگیری را در سطح سیاسی مهار کرده و به‌رغم تحریكات متعدد، برای استقرار موقعیت خود متوسل به اقدام نظامی نشود. یعنی اپوزیسیون توانست كه خواست‌های بحق خود را در چارچوب نافرمانی مدنی نگاه داشته و به كرسی بنشاند. ( فاز آخر فتح موقت بیروت غربی به‌كلی تدافعی، سنجیده، محدود و در پاسخ به تحریكات میلیشای نیمه مخفی و جدیدالتاسیس جریان 14 مارس بود.) به‌عبارت دیگر، مقاومت پیروزی خود را در اتكا به جایگاه مدنی و معنوی خود قائل است و نه در توانایی نظامی خود در لبنان. در طول مدت بحران اخیر، عملكرد حزب‌الله در حوزه‌های دیگر مدنی نیز حساب‌شده و فرهیخته بود. به این ترتیب كه جامعه لبنان از نظر سیاسی متنوع و از نظر قومی و مذهبی متكثر می‌باشد. دقیقا با یك دید و عملكرد «كثرت‌گرا» و دموكرات بود كه حزب‌الله موفق شد ائتلاف اپوزیسیون را با قسمت عمده‌ای از جوامع شیعه، سنی، مسیحی، مارونی، و بلوردا «دروز» لبنان هماهنگ كند. پیامی كه برای منطقه دارد این است كه حركت حزب‌الله برخلاف بعضی جریان‌های جزم‌اندیش منطقه همچون القاعده دید مذهبی و احكام شریعت خود را بر دیگران تحمیل نمی‌كند. از این جهت به‌عنوان یك جنبش فراگیر، می‌شود گفت كه حزب‌الله در جامعه متكثر لبنان سكولار عمل كرده است. همه اینها باعث شده است كه حزب‌الله و مقاومت از پایگاه محكمی در میان ملت لبنان برخوردار باشند. رامی خوری، سردبیر روزنامه انگلیسی زبان لبنانی «دیلی استار» دیروز نوشت: این پیروزی است برای دول عربی كه خود توانستند در اقدامی موثر، خصومت‌ها را با مذاكره به آشتی و توافق برسانند. رامی خوری افزود: كاندولیزا رایس در تابستان 2006 به درستی اظهار داشت كه «ما شاهد درد زایمان خاورمیانه جدید هستیم.» ولی اكنون توازن نیروها حاكی از آن است كه این مناسبات آنی نیست كه وی در نظر داشت و امیدوار بود كه با جنگ‌های مختلف آن را به‌وجود آور